ُ خلاصه داستان قسمت ۴۸۲ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۸۲ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم) را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. فصل ششم این سریال پر طرفدار از ۵ بهمن در شبکه جم تی‌وی روز های شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۸ شب پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. «سیب ممنوعه» مجموعه‌ای عاشقانه – درام است که نمایش بی نظیری از تمایلات، احساسات و دروغ‌ها را دارد. سریال ترکی سیب ممنوعه با بازی بازیگران مطرح ترکیه ای چون ادا اجه ، شوال سام و… این روزها از شبکه جم تی وی و جم تی وی پلاس در حال پخش است.

قسمت ۴۸۲ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)
قسمت ۴۸۲ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

قسمت ۴۸۲ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

کومرو به جانر میگه من شنیدم تو اورژانس چی گفتی، جانر خجالت میکشه کومرو بعد از کمی حرف زدن درباره رابطشون میگه من میخوام الان به چیزی بهت بگم اونم اینکه منم خیلی دوست دارم جانر! جانر شوکه میشه و وقتی به خودش میاد از خوشحالی داد میزنه و همدیگرو بغل میکنن. سادایی از ییلدیز میپرسه هنوز منو نبخشیدی؟ ییلدیز میگه نه برای جریمه باید چند روزی پیش دوعان کار کنی سادایی ناچارا قبول میکنه. جانر و کومرو به همدیگه اعتراف میکنن که چه احساسی از قدیم تا الان بهمدیگه داشتن و دارن. اندر و هاندان درباره عروسی باهمدیگه حرف میزنن و هاندان پیشنهاد میده و میگه چطوره امروز یخورده کارهارو ببریم جلو؟! اندر تایید میکنه. جمال به اونجا میاد و خبر میده که جولیا فرار کرده آنها شوکه میشن و دوباره استرس میگیرن. هاندان به اندر میگه بزار به کومرو هم زنگ بزنم باهامون بیاد واسه کارهای عروسی و قبلشم به دوعان زنگ بزنم ببینم خبر جدید چی داره! عطا به امیر زنگ میزنه و میگه من اون خدمه هامو فرستادم رفتن همون قبلی که بازنشسته شده بود را برگردوندم میخوام به زینب بگم بیاد اینجا و ازش میخواد اونم با سبیل بیان اونجا او قبول میکنه.

عطا به زینب پیام میده که بره اونجا امیر بهش میگه به نظر من که برو پسر خوبیه و تشویق میکنه که بره. سادایی به شرکت به اتاق دوعان میره دوعان میگه که برو پیش مته اون همه چیزو بهت میگه سادایی میره پیشش که به لیست میده بهش که ساعت های دقیق خورد و خوراک های آقا دوعانه، سادایی شوکه میشه و با کلافگی میره. مته بعد از رفتنش به ییلدیز زنگ میزنه و میگه همونجوری که میخواستین پیش رفت لیست را هم بهشون دادم. اندر با کومرو و هاندان به یه مغازه میرن و اونجا اندر به کومرو میگه اینجا به زودی قراره برند اندر دایموند بخوره و میدونی اسم جدید کالکشنم چیه؟ کومرو میپرسه چیه؟اندر میگه کومرو! کومرو خوشحال میشه که اندر میگه تازه قشنگ ترین و بهترین طرحی به عنوان هدیه میدم به تو آخه یدونه زن داداش که بیشتر ندارم عزیزم کومرو خیلی خوشش میاد و تشکر میکنه هاندان با کلافگی میگه که چرا اون از چیزی خبر نداشته؟ اندر میگه چیز خاصی نیست که فقط یه هدیه ست! کومرو از اختلاف نظر هاندان و اندر سر خرید عصبی و کلافه میشه و میخواد بره خونه اما اونا نمیزارن و میگن حالا که تا اینجا اومدیم بریم لباس عروس ببینیم کومرو قبول میکنه. زینب به خونه عطا میره و زینب با دیدن آینور جا میخوره و میگه ایشون کین؟ عطا میگه خدمتکار جدید قدیمیارو فرستادم برن زینب جا میخوره.

عطا میگه من تا حالا یه دوست خوب و واقعی تو زندگیم نبوده نمیدونم ته این رابطه چی میشه ولی خواستم بگم تمام تلاشمو میکنم. سادایی میوه دوعان را میبره که دوعان جا میخوره و میفهمه که زیرسر ییلدیزه واسه همین چیزی نمیگه. یکی از آدم های رئیس جانر بهش میگه که جانر دنبال یه دستیاره او بهش میگه بفرستتش اتاقش تا یکی از آدم های خودشو دستیارش کنه اما جانر میگه من دستیارمو پیدا کردم الیف خانم که قبلا به کارهای خواهرمم رسیدگی میکرده او میگه باشه. شب امیر با اسما، زینب و سادایی درباره سبیل حرف حرف میزنه که چجوری از دستش خلاص بشه اسما میگه بگو میخوای بری خارج از کشور امیر از این فکرخوشش میاد. جانر درباره رفتارهای رئیسش با اندر حرف میزنه او کلافه میشه و میگه فردا میام شرکت! زینب پیش ییلدیز میره و درباره کار عطا که به خاطر اون خدمه های جوانشو رد کرده تا برن حرف میزنه ییلدیز ذوق میکنه و میگه چه رمانتیک پس حلقه چی؟ زینب میگه حلقه ای در کار نیست! زینب هرچی میگه ییلدیز ربط میده به حلقه و ازدواج که زینب کلافه میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان فصل ششم قسمت اول تا آخر سریال ترکی سیب ممنوعه

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا