ُ خلاصه داستان قسمت ۴۸۳ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۸۳ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم) را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. فصل ششم این سریال پر طرفدار از ۵ بهمن در شبکه جم تی‌وی روز های شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۸ شب پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. «سیب ممنوعه» مجموعه‌ای عاشقانه – درام است که نمایش بی نظیری از تمایلات، احساسات و دروغ‌ها را دارد. سریال ترکی سیب ممنوعه با بازی بازیگران مطرح ترکیه ای چون ادا اجه ، شوال سام و… این روزها از شبکه جم تی وی و جم تی وی پلاس در حال پخش است.

قسمت ۴۸۳ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)
قسمت ۴۸۳ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

قسمت ۴۸۳ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

کومرو پیش پدرش میره و درباره ی مادرش هاندان و اندر حرف میرنه که باهمدیگه مسابقه گذاشتن و حتی از لباس عروس پوشیدن دیروز باهاش حرف میزنه دوعان جا میخوره. کومرو بهش میگه که من دیگه با اونا به کارهای عروسی نمیرسم سپس بعد از کمی حرف زدن دوعان از اونجا میره به سمت شرکت. کومرو میره پیش ییلدیز و میگه من میخوام با تو باهمدیگه به کارهای عروسی برسیم ییلدیز اول تعجب میکنه اما بعدا قبول میکنه و خوشحال میشه. اندر با جانر به شرکت رفته تا با تونجای حرف بزنه. وقتی وارد اتاق میشن اندر بهش میگه اومدم به داداشم یه سر بزنم گفتم بیام اینجا به شما که رئیسش هستین و واستون کار میکنه هم یه سلامی بکنم سپس با حرف زدنش به تونجای میفهمونه که پاشو از گلیمش درازتر نکنه و حدشو بدونه سپس از اونجا میره که تونجای به دستیارش میگه بره پیشش و ازش میخواد تا هرکاری که جانر میخواست انجام بده را باید خراب کنی تا برگرده تو خونه اش و از اینجا بره با خواهرش نقشه داره که بیان جای منو بگیرن! کومرو و ییلدیز تو خونه نشستن و از جواهری به اونجا میان تا آنها حلقه ای انتخاب کنن کومرو از ییلدیز میخواد تا یکیو انتخاب کنه و نظرشو بگه بهش ییلدیز از سینی اول جیزی خوشش نمیاد اما از سینی بعدی یه حلقه نگین صورتی میبینه و خوشش میاد.

وقتی کومرو میبینه به جواهری میگه تا قیمتشو چک کنه او میگه ببخشید اشتباهی اینو آوردن این قبلا فروخته شده ییلدیز کلافه میشه و میگن باشه پس واسه بعد کالکشن جدیدتون که آماده شد بیارین واسمون آنها قبول میکنن و میرن. کومرو به هوای کار داشتن میره به کارهاش برسه. پلیس یکدفعه به خانه ییلدیز میره و به امیر میگه که ازش شکایت شده و باید باهاشون بره کلانتری او فکر میکنه دوباره زیر سر سیبله واسه همین میگه باشه و از اونجا میره و به بقیه میگه نگران نباشین کار دوستمه زود میام. وقتی به اونجا میره مامورهای پلیس بهش میگن سبیل کیه دیگه؟ و به خاطر جدی نگرفتنش بهش دستبند میزنن تا بازداشتش کنن و میگن همسایه تون ازت شکایت کرده که باعث سلب آرامششون شدی! سیبل پیشش میره و نجاتش میده و ازش میخواد دیگه از این مسخره بازیا درمیاره چون نمیتونه دیگه نجاتش بده. سادایی جلوی در شرکته که ممد دوست کوچوله دوعان به اونجا میاد و میخواد دوعان را ببینه آنها اول باورش نمیکنن اما سادایی میگه من میبرمش اگه دروغ گفته بودش میارمش بیرون.

سادایی خبر میده به دوعان که دوستش به اسم ممد اومده او خوشحال میشه و ازش میخواد راهنماییش کنه. سادایی که فهمیده دوعان به اونا کمک کرده و کار خیر انجام داده دور از چشم بقیه خوشحال میشه. تو خونه دوعان همه جمع شدن که دوعان میگه اندر و هاندان هم دارن میان اینجا. وقتی جمال آنهارو میرسونه دو نفر از افراد جولیا جمال را میدزدن. تو خونه دوعان هاندان جلوی همه میگه که به کومرو هدیه عروسیش عمارتی که از برادرش رسیده میخواد به اسمش بزنه همگی جا میخورن و کومرو حسابی خوشحال میشه. شب هاندان خونه خودشه که جولیا بهش زنگ میزنه و میخواد بره خونه ییلدیز و اونجا درو واسش باز بزاره هاندان قبول نمیکنه و میخواد به پلیس زنگ بزنه که واسش یه فیلمی از جمال میفرسته که داره شکنجه میشه هاندان قبول میکنه. هاندان به خونه ییلدیز میره و به بهونه دعوا شدنش با اندر اونجارو شب میمونه. وقتی همه خوابن به هوای سر دردش نگهبان جلوی در را میفرسته بره قرص بگیره و در را بار میزاره. جولیا به داخل میره و به ییلدیز که تو خوابه میخواد آمپول بزنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان فصل ششم قسمت اول تا آخر سریال ترکی سیب ممنوعه

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا