خلاصه داستان قسمت ۷ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۷ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۷ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست
قسمت ۷ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۷ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

میتاد پدر آلپ با نورالدین حرف میزنه و میگه شنیدم پسری که تازه استخدام شده دیروز با پسر من دعوا کرده میخوام اخراج بشه اما نورالدین ازش حمایت میکنه و با اخراجش مخالفه و باهم حرف میزنن. سراپ به آرایشگاه میره و به بهار میگه بریم بیرون به دوری بزنیم یه قهوه ای بخوریم؟ بهار جا میخوره اول ولی قبول میکنه و بعد از برداشتن کیفش از اونجا میرن. تو هتل آلیزه از دوستاش میپرسه که همه چیز روبراهه یا نه چون استادشون در حال اومدن به اونجاست تا کارشونو ببینه یکدفعه یکیشون میاد و خبر میده صنم استعفا داده و رفته آلیزه خوشحال میشه ولی بقیه استرس میگیرن که الان استاد میاد ببینه مدیر نداریم چی میشه! نمره مون بد نشه! استاد میاد ولی به اشتباه فکر میکنه آلپ دربان هتل که آلپ چیزیم نمیتونه بگه. استاد به داخل میره و بچه ها خودشونو و مسئولیت خودشونو تو هتل به استاد میگن وقتی او ازشون میپرسه مدیرتان کجاست؟ کسی نمیتونه بگه که استعفا داده واسه همین آلیزه میگه حتما تو اتاقشه میرم خبر بدم سپس وقتی از اونجا میره نمیدونه باید چجوری این موضوعو جمع کنه که سرکان با دیدنش میگه بدبخت شدیم خواهرم داره میاد اینجا بهم خبر دادن!

اونا فکری به سرشون میزنه و بعد از چند دقیقه سرکان با پوشیدن لباس چنگیز که دربان هتل بود و اونو جای خودش گذاشته تو آشپزخانه تا ظرف بشوره میره پیش نرگس استاد بچه ها و خودشو مدیر معرفی میکنه بچه ها شوکه میشن از این کار آلیزه و آلپ حرص میخوره. سرکان به خوبی صحبت میکنه و میخواد هتلو بهش نشون بده که بهاءالدین هم خودشو دستیار مدیریت معرفی میکنه و میرن برای نشون دادن هتل. تو حیاط هتل سراپ و بهار سرکان را میبینن و سراپ ذوق میکنه و مدام قربون صدقه داداشش میره سرکان پیششون میره و ازشون میخواد از اونجا برن سراپ قبول میکنه و میره. نورالدین مدام به صنم زنگ میزنه که او اصلا جواب نمیده نورالدین میگه من به این راحتی بیخیالت نمیشم و دسته گلی میگیره میخواد بره دم در خانه صنم که تو حیاط فکر میکنن دزده رو سرش سطل آب میریزن و او با عصبانیت میره. سراپ به خاطر داداشش و کار جدیدش حسابی خوشحاله سرکان میخواد همه چیزو به سراپ بگه که آلیزه ازش میخواد چیزی نگه اما سرکان میگه نه باید بگم ولی بازم چیزی نمیتونه بگه.

فردای آن روز همه برگشت سر کار خودشون که استاد بچه ها میگه میدیرتون کجاست؟ من باید بازخوردشونو نسبت به شماها ثبت کنم آلیزه سریع میره پیشش تا دوباره بیاد اما سرکان قبول نمیکنه اما در آخر قبول میکنه. او از همه تعریف میکنه که تو کارشون بسیار ماهرن ولی استاد وقتی به آلپ میرسه میگه اصلا کارش خوب نبود و سرکان هم مدام تایید میکنه که آلپ عصبی میشه و میگه که او اصلا مدیر نیست و ظرف شوره استاد تعجب کرده و میگه اینجا چخبره؟ که نورالدین میاد و با فهمیدن این موضوع جا میخوره استاد میگه الان مدیر هتل کیه؟ صنم از راه میرسه و میگه منم و از استاد میخواد برن اتاقش تا باهم حرف بزنن. بعد از رفتن استاد نورالدین باهاش بحث میکنه که من انقدر ازت خواستم بیای ولی نیومدی ولی با یه تماس میتاد برگشتی؟ و بعد از کمی بحث با ناراحتی از اونجا میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا