خلاصه داستان قسمت ۱۷ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۷ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۷ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۷ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۷ سریال ترکی شربت زغال اخته

امید به دم در خانه عبداله خان میره. نورسما با دیدنش دست پاچه میشه و کارتنی که واسش آورده بود را بهش میده سپس میگه بیام تو یه قهوه ای چیزی بخوریم؟ نورسما میگه نه نمیشه امید میگه چرا؟ خوب میخوای بیا بریم جایی که تو راحت باشی اونجا نورسما میگه نه من الان جایی نمیتونم بیام امید میگه باشه میزاریم واسه یه وقت دیگه سپس از هم خداحافظی میکنن وقتی نورسما به داخل اتاقش میره میلای به خودش میگه این دختره با داداش من خوب رفتار نمیکنه بعد با این پسره گرم میگیره! آذرخش با آرزو خانم همان خواننده ای که از دست شوهرش کتک میخورد و آذرخش بهش کمک کرد قرار میزارن تو یه کافه. آرزو بهش میگه فیلم همه جا پر شده و به احتمال زیاد خبرنگارها سراغ شما هم میان فقط ازتون میخوام که خبر را تکذیب کنین تا بیخ پیدا نکنه آذرخش میگه یعنی چی؟ این وسط حق شما چی میشه؟ نباید تو این موقعیت ها ساکت نشست! همان موقع شوهر همان آرزو به اونجا میاد و باهاش دعوا میکنه و میگه داری چیکار میکنی؟ این زنه داره دوباره شیرت میکنه آره؟ من میدونم با تو! پاشو بریم خونه!

آرزو پشت آذرخش میره و میگه من با تو دیگه هیچ جا نمیام نمیزارم اذیتم کنی میخوام ازت جدا بشم! آذرخش از کارکنان کافه میخواد تا به پلیس زنگ بزنن آنها اون مرد را از کافه بیرون میندازن. آرزو از آذرخش تشکر میکنه و میگه تو بهم خیلی کمک کردی ممنونم آذرخش بهش میگه اول میریم پلیس و واسش حکم میگیریم که نتونه نزدیکت بشه بعدش هم کارهای طلاقتو میکنی. دوعا به ساختمان اداری دانشگاهش میره و میگه من یه ترم مرخصی گرفته بودم اما الان میخوام دوباره ادامه بدم و فرم پر میکنه. پنبه تو خونه فیلمی که توش او و آذرخش هست را میبینه و به عامر زنگ میزنه تا کمکش کنه عبداله خان نبینه که عصبی نشه. عامر داره فیلم را میبینه که عبداله خان وارد اتاقش میشه و ازش میپرسه چیشده و عامر ناچارا فیلمو بهش نشون میده. عامر به آذرخش زنگ میزنه و میگه باهم قرار بزارن تا درباره فیلمی که پخش شده حرف بزنن آذرخش میگه با خواهرم قرار داشتم عمار میگه بهش بگو ببین اگه مشکلی نبود سه تایی بریم آذرخش قبول میکنه. آنها سه تایی باهم به کافه رفتن و باهم حرف میزنن و غذا میخورن. دوعا وقتی به خونه میره در حال حاضر شدنه که پدرش با نامزدش به اونجا بیان او به چیمن میگه که میخواد برگرده به دانشگاه ولی به کسی چیزی نگه فعلا.

فاتح پیش دوعا میره و میگه حاضره یا نه او میگه آره و فاتح از رفتارش میفهمه که هنوز باهاش قهره و ازش میخواد تا باهاش خوب باشه سپس ازش معذرت خواهی میکنه و بعد از کمی حرف زدن پیش کایهان و اجم که به اونجا اومدن میرن. اجم به دروغ به پنبه میگه من زیاد رابطه ام با آذرخش خانم و خانواده اش خوب نیست به خاطر حجابمم یخورده بد باهام  رفتار میکنن و شروع میکنه به صفحه گذاشتن پشت خانواده دوعا، دوعا کم و بیش یه چیزهایی میفهمه و بهم میریزه. فردای آن روز عبداله خان به حرف عامر گوش میده که بهش گفته بود بره خودش از دل شعله دربیاره. از طرفی پنبه و نورسما هم پیش شعله میرن تا بهش بگن برای یکی از فامیلاشون میخواد حنابندان بگیره و اون از تشریفات عروسی دوعا و فاتح خوششون اومده بود من اومدم اینجا تا ازتون بخوام این کارو بکنین شعله قبول میکنه و میشینن درباره دیزاین و کارها حرف میزنن که عبداله خان با یه دسته گل بزرگ رز قرمز به اونجا میاد انها از دیدن او شوکه شدن و عبداله خان هم جا خورده…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا