خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر
در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریال‌های جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جاده‌های خطرناک پر از آزمون‌های شور، اشتیاق، انتقام و قلدری می‌پردازد که یک شبه تغییر می‌کند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آک‌گول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال می‌باشند.
قسمت ۵۶ سریال ترکی یاقوت کبود
فرایه با شنیدن حرف های مدیر دانشگاه بهم میریزه و از اونجا میره که یامان دنبالش میره و با حرفاش کمی آرومش میکنه و میگه هم واسه این هم واسه خونه یه راه پیدا میکنم سپس میخوان پیاده روی کنن که حالشون بهتر بشه اما اوکان به یامان زنگ میزنه و میگه شرکت بهم ریخته بیا اینجا و او مجبور میشه بره. جمیله و آلینا رفتن برای خرید لباس بارداری و لباس بچه خریدن که بورا اونارو میبینه و به آلینا میگه چخبره؟ تو حامله ای؟ جمیله میگه نه واسه جاریش خریده بورا میگه اون بچه اش افتاد ماجرا چیه؟ آلینا میگه واسه اون یکی جاریم خریدم و میرن از اونجا که بورا تو فکر میره چون میدونه دروغ میگه. جمیله حسابی استرس گرفته که آلینا میگه انقدر انرژی منفی نده! چیزی نمیشه! تو شرکت کارگرها به خاطر خبرهای پخش شده ترسیدن و به آتش میگن چخبره اینجا؟ و به خاطر حقوقشون حسابی ترسیدن که یامان از راه میرسه و آرومشون میکنه و میگه که مثل همیشه به فکر شما هستیم و راه حلی پیدا میکنیم اصلا نگران نباشین. جمیله حسابی ترسیده و به آلینا تو اتاق میگه تا وقتیکه این ماجراها تموم بشه و وضعیت سفید بشه از این اتاق بیرون نمیریم! وورال به خانه عمر اومده و گلفم با دیدن اون شوکه میشه وقتی آنها میرن تا باهم حرف بزنن آواز استرس به تراس میره و گریه میکنه و به سختی نفس میکشه.
وورال به عمر ماجرارو میگه که آتش بچه اونه و یه باکرجی هستش نه یه گولسوی عمر شوکه میشه و به یه گوشه خیره میشه گلفم که صداشونو شنیده با حالی داغون رو زمین میشینه و گریه میکنه. بعد از رفتن وورال عمر چیزهایی که شنیده را مرور میکنه و در آخر گلفم را صدا میزنه با عصبانیت. او درباره چیزی که شنیده باهاش حرف میزنه و در آخر از عمارت بیرونش میکنه و اجازه نمیده هیچ چیزی از اونجا برداره ببره گلفم با حالی داغون بیرون میره که چتین میبینتش و میبره خونه خودشون. عمر میرن شرکت و به آتش میگه تو تا وقتیکه من زنده ام نوه منی! نه هیچ کس دیگه ای! و همدیگرو بغل میکنن. عمر و اوکان میرن خونه و آتش گونش میاد دنبالش و میرن بیرون یامان میخواد بره پیش فرایه که بورا بهش پیام میده و میگه باید باهم حرف بزنیم و لوکیشن میفرسته. اوکان میرسه خونه که هازال ازش میخواد بره به اتاقک کنار عمارت اونجا بهش از احساسش نسبت به اوکان میگه و اوکان که منتظرش بوده به سرعت می بوستش. گونش به آتش میگه باید با اون دوستم که درباره اش باهم حرف میزدیم آشنا بشی و صحبت کنین درباره وورال آتش قبول میکنه و میگه فقط نمیخوام بفهمه پدر بیولوژیکیم وورال هستش او قبول میکنه. وقتی باده درو باز میکنه اونا از دیدن هم تعجب میکنن. یامان رفته سر قرار با بورا که او بهش میگه میدونم بچه آلینا از تو نیست! یامان میگه بگو هرچی میدونی تو چی میدونی؟ بورا چیز دیگه ای نمیگه و فقط میگه میخواستم قبل از مرگت اینو بفهمی آنها دست به یقه میشن که یه ماشین به سرعت به اونور میاد و بورا پرتش میکنه جلوی ماشین اما او در آخر خودشو نجات میده و به اتفاق با بورا تصادف میکنه یامان با کلافگی به بورا که روی زمین افتاده نگاه میکنه….
