خلاصه داستان قسمت ۱ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر
در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریال‌های جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جاده‌های خطرناک پر از آزمون‌های شور، اشتیاق، انتقام و قلدری می‌پردازد که یک شبه تغییر می‌کند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آک‌گول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال می‌باشند.
قسمت ۱ سریال ترکی یاقوت کبود
فرایه منتظر یامان هست تا شب تولدشو باهم جشن بگیرن که وقتی یامان از راه میرسه با حالی داغون بهش میگه یادم رفته بود خیلی سرم شلوغ بود فرایه متوجه میشه که مثل همیشه نیست و میگه پس گفتی سورپرایز داری اونم فراموش کردی آره؟ یامان اسلحه درمیاره که فرایه جا میخوره. از تو خونه صدای شلیک میاد و فرایه اونجارو آتیش میزنه و اشک میریزه. یه روز قبل، یامان چشم های فرایه را میبنده و میگه واست سورپرایز دارم سپس بلندش میکنه و میزارتش تو هواپیمای دونفره سپس چشماشو باز میکنه که فرایه هیجان زده میشه. یامان تو آسمان به فرایه میگه باید اجازه‌تو از خانواده ات بگیری چون فردا باهمیم سورپرایز ویژه دارم واست فرایه خوشحال میشه. جمیله مادرناتنی فرایه از خواب بیدار میشه که شوهرش محسن ازش میخواد اونو بلند کنه بنشاند اما او با کلافگی میگه من باید برم به کارهام برسم دخترم بیدار شد میگم بیاد بهت برسه. او به اتاق فرایه و آلینا دختر خودش میره که ازش میپرسه فرایه کجاست؟ آلینا میگه حتما رفته تو عمارت. وقتی میخواد بره سمت آشپزخانه فرایه را میبینه که یامان جلوشو گرفته و میبوستش فرایه خجالت میکشه و از دستش در میره تا کسی ندیدتش بره جمیله که اونارو دیده حرصش گرفته از طرفی میدونه که دخترش آلینا عاشق یامانه و فکر میکنه که اونم ازش خوشش میاد پیش فرایه تو آشپزخانه میره و بهش میگه اگه از یامان فاصله نگیره میره به گلتن خانم میگه اون موقع خودشو با برادرش و پدر فلجش از اونجا بیرون میکنن! فرایه باهاش کمی بحث میکنه و در آخر با تنفر از اونجا میره.
آتش برادر بزرگ یامان از آمریکا اومده و یامان و اوکان با تفنگ پینت بال ازش استقبال میکنن. مادرش با دیدنش خوشحال میشه و بغلش میکنه همان موقع بزرگ خانواده پدربزرگشون از در بیرون میاد و دستشو دراز میکنه تا آتش به دست بوسیش بره آتش با تنفر بهش نگاه میکنه و با حرص دستشو میبوسه که او بهش خوش آمد میگه و بغلش میکنه. سر میز صبحانه همه نشستن که پدربزرگشون طبق همیشه به حالت دستوری باهاشون حرف میزنه و همه شونو سرزنش میکنه آتش حسابی عصبی شده که پدربزرگش میگه باید با بادا ازدواج کنی آتش با عصبانیت جوابشو میده و اون بعد از کمی غر زدن از اونجا میره. برادرها باهمدیگه میرن تا مسابقه بدن بعد از مدت ها. یامان یاقوت کبودی را از تو جواهرات برمیداره تا به فرایه بده و ازش خواستگاری کنه. تو کوچه فرایه را میبینه و میفهمه که بهم ریخته ست وقتی ازش میپرسه چیشده او میگه که جمیله دیده بودتشون و یامان با سرعت میره او آشپزخانه و به جمیله میگه که مراقب رفتارش باشه وگرنه اخراج میشه. آنها به مسابقات آفرود میرن که آتش نفر اول یامان نفر دوم و اوکان نفر سوم میشه. شب فرایه در حال آماده شدنه که بره با دوستاش مهمونی و بعدش با یامان وقت بگذرونه که آلینا خودشو بهش میچسبونه و جمیله کاری میکنه که با آلینا بره نه تنهایی.
جلوی در خونه یامان آنهارو میبینه و آلینا سمتش میره و ازش میخواد اونم باهاشون بیاد یامان قبول میکنه و میگه باشه منم میام اونجا و میره. پسر بورات جلوی در ورودی همان رستورانی که فرایه با دوستاش رفته نزدیک بود با فرایه تصادف کنه و باهمدیگه دعوا میکنن و بعد از بی اعتنایی کردن به اون پسر داخل میرن. بورات پدر بادا انگشت کسی که جلوی کاراش سنگ انداخته بود را قطع میکنه و میگه سری بعدی انقدر مراعاتتو نمیکنم بعد از چند دقیقه خانواده گلتن به اونجا میرن تا شام را باهم بخورن و سر میز شام بادا از غذاهایی که درست کرده برای گلتن تعریف میکنه…
