خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته

پنبه با عبداله درباره کار فاتح حرف میزنه که عبداله میگه من نمیتونم دخالت کنم اون با پول خودش این کارو کرده! بعد از کمی صحبت کردن پنبه درباره نورسما باهاش حرف میزنه که عبداله میپرسه اون خواستگاری که گفتی قبلا چیشد؟ او میگه اومدن از نورسما هم خوششون اومد اما دریغ از یه لبخند از دخترت، کلا تو عالم هپروت و رویا سیر میکنه! امید به نورسما زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره. فاتح با دوعا در حال پیاده روی هستن و دوعا میگه که هنوز عصبیه از دستش و باهم حرف میزنن. دوعا بهش یگه یه مشکل دیگه هم هست اونم شراکت با بابامه انگاری هیچکی راضی نیست به این کار اینجوری فکر میکنن من ازت خواستم! بعدا هم اگه مشکلی پیش بیاد همه از من میدونن، فاتح میگه آخه به تو ربطی نداره که خیالت راحت چیزی نمیشه نفوذ بد نزن. تو خونه آذرخش همه در حال آماده شدن هستن برای مهمانی شب که سولماز از تن صدای بلند آذرخش دلخور میشه و میره تو اتاقش. نورسما آماده شده و میخواد بره بیرون که مادرش میپرسه کجا میری؟ او میگه میرم یه سر گالری هنر پدرش بهش میگه برو دخترم موفق باشی نورسما خوشحال میشه و میره که بعد از رفتنش پنبه بهش میگه چرا انقدر استقبال میکنی؟

عبداله خان میگه مگه ندیدی؟ چقدر خوشحال شد! سپس میره. نورسما با امید تو پارک نشستن که امید بهش یه پاکت هدیه میده و میگه واست به مناسبت سال نو کادو گرفتم نورسما اول جا میخوره و میگه ما چون تا حالا کادو و جشن نگرفتیم واسه سال نو نمیدونستم باید کادو بگیرم و ازش معذرت خواهی میکنه امید میگه ول کن من که گرفتم سپس ازش میخواد باز کنه. نورسما باز میکنه که با یه گوی روبرو میشه که او حسابی خوشحال میشه و میگه این خیلی قشنگه! و ازش تشکر میکنه و ادامه میده که این بهترین کادوییه که گرفتم امید دست نورسمارو گرفته که او لبخند میزنه. یه زن و شوهر از اونجا رد میشن که بهش تیکه میندازن نه به پوشونده سرش نه دست پسر مردمو گرفتنش! امید میره و ازش دفاع میکنه و باهاشون دعوا میکنه. انها باهم به گالری میرن و اونجا امید عکس یه ماشین کلاسیکو میبینه که به نورسما میگه آرزوی بچگیم بود که اسباب بازیشو داشته باشم. شعله سر قرار با یه مرد میره که اونجا از گستاخی و بی ادبیش باهاش بحثش میشه اون هتل که هتل عبداله خان هست اونو اونجا میبینه و میره پیش شعله.

او از شعله میپرسه مشکلی پیش اومده! اون مرد میگه شما عبداله خان هستین؟ برای کارهای پارکت هتل هاتون واستون ایمیل زده بودم اما جوابی دریافت نکردم! عبداله میگه اگه جوابی تا الان دریافت نکردی از این به بعد هم نمیکنی و به شعله میگه بریم. شعله قبل از رفتن لیوان آبو میریزه رو صورت اون مرد و میره. افه با یه دختر بیرون رفته که اون دختر میره تو یه مرکز خرید و شروع میکنه به کلی خرید کردن اما موقع حساب میگه کارتم همراهم نیست میشه تو حساب کنی من واست بریزم؟ افه قبول میکنه و اون دختر خوشحال میشه. شعله تو مسیر میگه ما باهم نریم بهتره دوباره سوء تفاهم پیش میاد من میرم لباسمو عوض میکنم نیم ساعت بعد از شما میام عبداله خان قبول میکنه. همگی تو خونه آذرخش جمع شدن و در حال حرف زدنن. وقتی شعله میاد سر میز شام میشینن و درباره گالری نورسما حرف میزنن و بهش تبریک میگن و آرزوی موفقیت دارن واسش. در آخر فاتح مراسم افتتاحیه هتلش را میگه و همه را برای فردا تو مراسم دعوت میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا