خلاصه داستان قسمت ۳۱۴ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۱۴ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۱۴ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۱۴ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۱۴ سریال ترکی خواهران و برادران

شنگول و حلمیه و امل سوار ماشین شدن و شنگول به شدت مضطرب و بهم ریخته ست و به جون حلمیه غر میزنه عمر به شنگول زنگ میزنه که حال امل را بپرسه اما او از ترس جواب نمیده‌. ثریا و نباهت سر میز تو رستوران نشستن که ثریا میگه یامان و آکیف را هم دعوت کردم تا آشتیشون بدیم چون تو کلوب دعوا کردن نباهت میگه پس چرا آکیف بهم چیزی نگفت؟! سپس متوجه میشه که او فقط اکیف را دعوت کرده و اکیف فکر میکنه که با ثریا قراره شام دونفره داره که نباهت عصبی میشه و میگه اکیف مرد متعهله چرا باید بیاد؟ همان موقع می‌خواد بره که آکیف را می‌بیند در حالی که به خودش حسابی رسیده با یک دسته گل به اونجا اومده که با دیدن نباهت جا می‌خوره. برک به خانه برگشته تا وسایلش را جمع کند آیلا با گریه و التماس ازش می‌خواد تا جایی نره سپس میگه حاضرم هر کاری بکنم تا تو منو ببخشی حتی اگه بخوای پیش پلیس میرم برک که حسابی عصبیه میگه آره همینو می‌خوام آیلا قبول می‌کنه و با همدیگه به طرف کلانتری می‌روند. آیلا جلوی در کلانتری به برک میگه امیدوارم یه روزی منو ببخشی خیلی دوست دارم و به داخل میره.

آیلا وقتی می‌خواد اعتراف کنه برک به داخل میره و میگه فکر می‌کردم که به خونمون دزد زده اما الان فهمیدم که اشتباه کردم و از مادرش می‌خواد که برن. جلوی در کلانتری آیلا او را بغل می‌کند که منصرف شد اما برک با عصبانیت او را جدا می‌کنه و میگه دیگه نمی‌خوام جلوی راهم سبز بشی و کارت‌های بانکی‌اش را بهش پس میده و از اونجا میره. آیلا باحالی بد گریه می‌کنه. شنگول در پرورشگاه با مدیر صحبت می‌کنه تا امل را ببرد چون یک سوء تفاهم پیش اومده اما او میگه فردا باید عمویش بیاد تا بتونه امل را ببرد. شنگول با آشفتگی بیرون میره و با حلمیه دعوا می‌کنه. تو رستوران آکیف به نباهت میگه تو کلوب فهمیده بودم که ثریا می‌خواد من و یامان را آشتی بده از اونجایی که مغازه‌ای باز نبود گل واسش خریدم نباهت باورنکرده ولی چیزی هم نمیگه یامان از راه می‌رسه و بعد از کمی حرف زدن آکیف دسته گل را بهش میده یامان می‌خندد و میگه اولین باره که تو عمرم از یه مرد گل می‌گیرم سپس تشکر می‌کنه و به ثریا میده. شنگول با حلمیه به خانه میرن و او با گریه ماجرا رو برایشان تعریف می‌کند آسیه و عمر با اورهان شوکه شدن و سریعاً به طرف پرورشگاه راهی میشن.

اما نگهبان بهشون میگه وقت اداری تموم شده فردا باید بیاین اسیه ازش خواهش می‌کنه تا بذاره شبو حداقل پیش خواهرش بمونه نگهبان قبول می‌کنه. فاطما تو خونه سر شنگول غ  می‌زنه و با هم دعوا می‌کنند اورهان و عمر وقتی به خانه برمی‌گردند اورهان با شنگول دعوا می‌کنه فردای آن روز سر میز صبحانه هیچکی با شنگول صحبت نمی‌کنه که شنگول میگه جایی که منو نخوان نمی‌مونم و با امید جان از خانه بیرون می‌زنه. اورهان به همراه آسیه و عمر به پرورشگاه رفتند و امل را پس می‌گیرند…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا