خلاصه داستان قسمت ۳۱۹ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۱۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۱۹ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۱۹ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۱۹ سریال ترکی خواهران و برادران

ثریا با سوزان در کلوب صحبت می‌کنه و میگه چقدر دلم می‌خواد با کاروان برم جایی و کمپ بزنم و مدتی استراحت کنم آکف حرف‌های او را می‌شنود. تو کافه مدرسه صرب با یک پسر جر و بحث می‌کند آسیه میره جلو و وساطت می‌کند و به صرب میگه به اون پسر کاری نداشته باشد صری با کلافگی از اونجا میره. او تصمیم می‌گیرد برای این دخالت آسیه درسی به او بدهد. آکف تو کلوب از کنار ثریا رد میشه و بهش میگه فردا منتظر یک سورپرایز باش ثریا تعجب می‌کنه و با خنده از اونجا میره. شب شنگول به خودش رسیده و میز شام را می‌چیند وقتی بچه‌ها میان بهشون میگه شام را با آسیه بخورن می‌خواد با اوهان تنها باشه تا از دلش در بیاره و از آیبیکه می‌خواد تا فاطما را راضی کند تا او را هم با خودش ببره. آیبیکه سراغ مادربزرگش میره اما او راضی نمی‌شه و میگه خستم آیبیکه با اصرارهای زیاد بالاخره راضیش می‌کنه تا پیش بچه‌ها بیاد. آکف به یک نفر تماس می‌گیره و برای فردا یک کاروان اجاره می‌کنه. ماهر به اونجا میره و به آنها میگه برادرم از زندان آزاد شده میخواهم باهاش به آنکارا برم و به خاطر همه زحمت‌هایی که کشیدن ازشون تشکر می‌کنه آنها بهش میگن حداقل شام را پیش آنها بمونه ماهر قبول می‌کنه.

اورهان به خانه رفته که شنگول با محبت باهاش رفتار می‌کنه او وقتی می‌خواد گونه اورهان را ببوسد فاطما به داخل میاد تا شب آنها را خراب کند او سر میز می‌نشیند و اورهان به شنگول می‌خواد که برای مادرش هم بشقاب بیاورد شنگول کلافه می‌شه. الیف و برک در حال درس خواندن هستند که برک برای اینکه تبلت خودش شارژش تموم شده تبلت مادرش را برمی‌دارد همان موقع آیلا میاد و با دیدن تبلتش دست برک یاد فیلم پرت شدن ولی از ساختمان می افتد که داخل تبلته و مضطرب می‌شود که به بهانه کار داشتن تبلت را از برک می‌گیرد برک تعجب می‌کند. فردای آن روز آکف با کاروان به دنبال ثریا می‌رود ثریا با دیدن ماشین غافلگیر می‌شه که آکف بهش میگه حاضر شو بریم یه دوری بزنیم آسیه انشایی که نوشته را به استاد تحویل میده آیبیکه ازش تعریف می‌کنه که خیلی خوب نوشتی. در حیاط خانه شنگول درباره رفتار فاطما تو شب گذشته براش میگه سپس به حلمیه میگه امشب با اورهان بیرون از خانه می‌روم فاطما از پشت در حرفاشونو می‌شنوه و حرص می‌خوره.

صرب انشا برنده سال گذشته را کپی کرده و به اتاق اساتید می‌رود او انشای آسیه را پاره کرده و به جاش اون انشا رو می‌زاره همان موقع برگه‌ها رو زمین می‌ریزه از طرفی آسیه وارد اتاق می‌شه و ازش می‌پرسه اینجا چیکار می‌کنی؟ صرب میگه استاد ازم خواست کتابشو ببرم دستم خورد اینا ریخت و خیلی طبیعی از اتاق بیرون میره. صرب پیش استاد میره و میگه می‌خوام در مسابقه شرکت کنم اما اگه اجازه بدین انشا آسیه را ببینم که ازش الهام بگیرم استاد قبول می‌کنه و با هم میرن. آکف با ثریا به لب ساحل رفتند ثریا میگه هدفت از این کارها چیه آکف میگه هیچی داریم وقت می‌گذرونیم خوش می‌گذره ثریا حرصش می‌گیرم از طرفی نباهت با آکف زنگ می‌زنه و او وانمود می‌کنه که اومده زمینی را ببینه برای خرید و به ثریا به دروغ میگه دوستم بود پول می‌خواست ثریا که متوجه شده بود پشت خط نباهت بوده تو فکر می‌رود….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا