خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۳۰ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد. قسمت ۳۰ سریال ترکی رامو قسمت ۳۱ سریال ترکی رامو

قسمت ۳۱ سریال ترکی رامو

رامو و سیبل از خونه بیرون میره که یه نفر اونارو زیر نظر داره و تعقیبش میکنه. مامور پلیس به سلول میره و به آلپای میگه وکیلت اومده. رامو سیبل را به کلابی میبره که میخواد افتتاح کنه و بهش نشون میده. آلپای با وکیلش حرف میزنه و وکیلش تو یه برگه بهش میگه که داشتم میومدم جلوی راهمو گرفتن و به یاد میاره که آدم سلیمان جلوشو گرفته بود و بردش تو ماشین پیش سلیمان. سلیمان ازش خواسته بود تا برگه های تو دستشو ببینه. رامو داخل کلاب را به سیبل نشون میده اونجا رامو سیبل را با خواننده اونجا به اسم مریم آشنا میکنه. وقتی مریم از کلاب بیرون میره پیش مردی میره و بهش میگه فعلا همه چیز خوبه فعلا تونستم کارتو اینجا حفظ کنم، اون مرد میگه ولی رامو خیلی با آلپای فرق داره خیلی باهوش و قویه به راحتی همه رو داره میزنه کنار و به زودی جزء کمیسیون میشه باید حواست خیلی بهش باشه! رامو به سیبل پیشنهاد میده اونجا کار کنه تا صبح ها اونجا پیش هم باشن و شباتو خونشون سیبل به رامو میگه خیلی دوست دارم ولی باید برم دیگه به کارهای خودمم برسم منخیلی پروتر از این حرفام باید حقمو بگیرم.

سیبل به کارخانه ای که نجو و سلیمان اونجا هستن و سلیمان داره زیر و بم کارها را به نجو یاد میده میره سلیمان ازش میپرسه اونجا چیکار داره؟ سیبل میگه اینجا مال خودمه همونقدر که نجو سهم داره منم دارم نجو میگه تو دیشب کجا بودی؟ سیبل میگه خونه نجو میگه منو خر فرض کردی؟ سیبل میگه خونه ی خودم جایی که با رامو زندگی میکنم! آنها جا میخورن و سلیمان میگه پس از رامو جدا نمیشی نه؟ او تایید میکنه حرفشو که سلیمان بهش میگه از اونجا بره بیرون تا زمانیکه شوهر اونه حقی نداره اونجا نجو ازش میخواد بره تا سلیمان آروم بشه. رامو به خونه رفته که ازش میپرسن کجا بوده او میگه من و سیبل یه تصمیمی گرفتیم اونم اینکه ازم هم طلاق نمیگیریم و یه خونه گرفتم اونجا باهم زندگیمونو شروع کردیم یکسریا خوشحال میشن یکسریا ناراحت و نگران. حسن میگه اونجا چجوری ازت مراقبت کنیم آخه؟ رامو میگه چیزی نمیشه شما هم باید از اینجا برین یه جای دیگه بگیریم و به اونجا بریم هنوز صحنه ای که اومدم اینجا و داغون شده بود از جلوی چشام دور نمیشه اینجا امن نیست! اونا تایید میکنن که دوعان میگه نمیدونم نظرم مهمه یا نه ولی من اینجا به دنیا اومدم و بزرگ شدم همینجام میمونم و میره.

دوعان به اتاق خانواده خودشون میره که به تلفن سلیمان جواب میده و میگه مگه نگفتم زنگ نزن چیزی نمیگم دیگه؟ سلیمان میگه اینو من تعیین میکنم که کی تمومه دیگه و ازش میخواد هرچی فهمید بگه. دوعان میگه نمیگم که سلیمان میگه باشه خودت خواستی! بعد از چند دقیقه رامو دوعان و شاهینو صدا میزنه و میره پیششون و بهشون میگه که میدونه چیکار کردن و میدونسته که کار دوعان بوده و به محله و خانواده خیانت کرده سپس بهشون میگه که فردا کار آلپای تمومه و من میرم تو کمیسیون شاهین میگه چطور؟ مگه آلپای تو زندان نیست؟ رامو میگه لازم داریم یکی بره داخل! بز با نجو قرار گذاشته و درباره طلاق حرف میزنه که نجو میگه واسه بچه میگی؟ بز بهش میگه که آره بالاخره پدر اون بچه منم! نجو برای اینکه حرصش بده میگه فاتوش اینجوری بهت گفته؟ ولی باید بگم که پدرش منم! بز عصبی میشه و میخواد باهاش دعوا کنه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا