خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی بوی توت فرنگی را مطاله می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی بوی توت فرنگی (Çilek Kokusu) محصول سال ۲۰۱۵ شرکت گلد فیلم ترکیه است. این سریال در ژانر کمدی و عاشقانه ساخته شده است که بازیگران اصلی آن عبارتند از؛ Demet Özdemir , Yusuf Çim , Mahir Günşiray, Murat Başoğlu , Laçin Ceylan , Ekin Daymaz , Mine Tugay .

قسمت ۳۴ سریال ترکی بوی توت فرنگی

خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی بوی توت فرنگی

چایلا به ولکان میگوید که از همه چیز خبر دارد و میداند که ماجرا از هتل بودروم شروع شده و آنها بخاطر ماجرای اخبار در مورد بوراک، آسلی را به عنوان دوست دختر ولکان معرفی کرده اند تا مشکلی پیش نیاید. سپس به ولکان میگوید که میداند که ولکان به آسلی علاقه دارد و آسلی برای بوراک فقط یک تفریح است و او را کنار خواهد گذاشت. او از ولکان میخواهد که کمک کند تا هر کدام به خواسته خود برسند. زیرا بوراک بخاطر علاقه‌ ولکان به آسلی به عمد و از روی حسادت به سمت آسلی رفته است. ولکان کمی به فکر رفته اما با این حال از اصرار چایلا کلافه می شود‌. بوراک آسلی را به شرکت می رساند تا برای درخواست بورسیه تحصیلی اقدام کند. وقتی آسلی پیاده می شود، ولکان با او تماس گرفته و وقتی می فهمد که او به شرکت رفته، به سمت شرکت می رود. منشی شرکت که خبرچین باشاک است، به او خبر میدهد که آسلی به آنجا آمده است. ادا به خانه پیش سلدا می رود و ماجرای ملاقات با باشاک را برای او تعریف میکند. سلدا شوکه شده و از اینکه باشاک سراغ ادا رفته عصبانی می شود. بعد از رفتن ادا، سلدا با نهاد تماس گرفته و ماجرا را میگوید. نهاد تصمیم می‌گیرد تا در مورد آمدن باشاک به سینان خبر بدهد. منشی متوجه می شود که نهاد با سینان کار واجب دارد و این موضوع را به باشاک اطلاع میدهد.

هنگامی که سینان به اتاق نهاد می رود، قبل از صبحت نهاد، باشاک خودش را به شرکت رسانده و وارد اتاق می شود. سینان با دیدن باشاک عصبی می شود. باشاک با خونسردی میگوید که برای ماندن آمده است و ادا را نیز دیده است. بعد از رفتن باشاک، سینان بخاطر پنهانکاری نهاد از او ناراحت شده و بیرون می رود. ولکان در شرکت آسلی را میبیند و او را به قهوه دعوت میکند، اما آسلی بهانه کار آورده و بیرون می رود. او سوار ماشین بوراک می شود. ولکان پرونده دانشگاه آسلی را که در شرکت جا گذاشته بیرون می آورد، اما متوجه می شود که آسلی با بوراک در حال رفتن است. او آنها را تعقیب میکند و وقتی می بیند که بوراک آسلی را به خانه رسانده، عصبی می شود و حق را به چایلا میدهد که بوراک در حال سو استفاده از آسلی است. او کمی بعد داخل خانه می رود و با بوراک بخاطر درگیری روز قبل با یکدیگر صحبت کرده و آشتی میکنند. سپس به او میگوید که چایلا با او صحبت کرده و همه چیز را در مورد آسلی میداند. او به عمد میگوید که به آسلی علاقه دارد و میخواهد با او صحبت کند و بهتر است بوراک نیز با چایلا آشتی کند و ماجرا را تمام کنند. بوراک با شنیدن این حرف کلافه می شود اما نمی‌تواند چیزی بگوید. خلیل بخاطر کثیف کردن لباس امل، برای او یک لباس جدید می خرد. امل ابتدا ناراحت می شود و هدیه را قبول نمیکند، اما سپس بخاطر حرفهای شکران کمی نرم شده و از خلیل بخاطر برخورد تندش عذرخواهی کرده و هدیه را میگیرد. اردم که پول زیادی برنده شده، با غنچه قرار میگذارد تا با هم بیرون بروند.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا