خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی رامو + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۳۴ سریال ترکی رامو
وقتی سیبل و رامو تو محاصره هستن بمبی منفجر میشه و همه روی زمین بیهوش می افتند. تانر پسر جهانگیر با حالی خوش بین اجساد راه میره و وقتی به رامو میرسه میخواد با یه گلوله بکشتش که یاقوز بهش زنگ میزنه و مرددش میکنه. رامو دادگاهی میشه و همه چیز خوب پیش میره تا اینکه سیبل به محضر دادگاه احضار میشه او به قاضی میگه بمبگذاری کار رامو بوده تا پدربزرگ و برادرمو بکشه و اومد دنبالم و گفت حالا که قراره بمب بترکه همه باهم میمیریم. رامو با ناباوری و تعجب بهش نگاه میکنه که سیبل بعد گفتن حرفاش میره. قاضی برای رامو حکم ۳۰ سال زندان میبره. تو زندان بز برای رامو نامه نوشته و گفته خیانت سیبل هم ی مارو شوکه کرده. همان موقع به رامو میگن ملاقاتی داره. سیبل به اونجا رفته که رامو با مهربونی میگه گلم دلیل اون کارتو بهم بگو اما سیبل بهش میگه دلیل خاصی نداشت سپس برگه طلاق توافقی جلوش میزاره که رامو با عصبانیت پاره میکنه برگه رو و میگه دلیل کارتو بگو! سیبل بدون حرفی با چشمان گریان از اونجا میره که رامو پشت سرش داد میزنه و دلیلشو میخواد بدونه. چند روز قبل، وقتی رامو و سیبل کنار هم تو بیمارستانن تانر به اونجا رفته و با یاقوز حرف میزنه و میگه بازم نتونستی از پس این رامو بربیای باید خودم دیت به کار بشم دیگه.
یاقوز میگه میخوایم این کارو بندازیم گردنش تا اسم جهانگیر این وسط نباشه تانر میگه ولی رامو که قبول نمیکنه! پس بهتره بمیره و میخواد بکشتش که سیبل چشماشو باز میکنه و میگه من میندازم گردنش تانر میگه انقدر دوسش داری که فقط میخوای زنده بمونه؟ سیبل الکی نشون میده که اصلا برایش رامو مهم نیست سپس باهم توافق میکنن. اما بعد از رفتن اونا ملافه را روی سرش میکشه و گریه میکنه. زمان حال، سیبل از دادگاه که بیرون رفته فرمانده کنارش تو ماشین میشینه و میگه افرین نزار کسی بفهمه فقط کافیه یه مدرک از جهانگیر گیر بیاری تا بندازیمش زندان سیبل میگه از هدفم پا پس نمیکشم. رامو بعد از چند روز از انفرادی به عمومی میره. بعد از ۳ سال رامو تو دستشویی طبق نقشه خودش چاقو میخوره و به بیمارستان میره. اونجا تو اتاق عمل با لباس دکتر از اونجا بیرون میره و خودشو سر قرار با یاقوز میرسونه که یاقوز از دیدنش جا میخوره….
