خلاصه داستان قسمت ۳۵ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۳۵ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۳۵ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۳۵ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۳۵ سریال ترکی شربت زغال اخته

دوعا به پدرش زنگ میزنه و میگه فردا پنبه خانم سفره زکریا انداخته که مراسم زنونه ست بعدش شام خانوادگی میخوایم بخوریم گفتم بهت زنگ بزنم فردا بیای کایهان میگه تنها بیام؟ دوعا تایید میکنه و میگه فردا مامان اینا هم هستن دیگه دلخوری پیش نیاد کایهان قبول میکنه. بعد از قطع تماس کایهان به اجم میگه، اجم بهش میگه تنهایی؟ چرا منو نگفت؟ کایهان میگه چون آذرخش نخواسته اجم ناراحت میشه که چرا بدون اون میخواد بره. امید با شعله رستوران رفته و شعله سعی میکنه حال و هواشو عوض کنه و میگه این دوران میگذره بعد از چند ماه میبینی اصلا یادت نمیاد دیگه طرف آنها کمی باهم حرف میزنن. آذرخشتو مدرسه به اون سه دختری که پلین را اذیت میکردن میگه برن اتاقش. آذرخش که میدونه کار اوناست چیزی بهشون نمیگه و ازشون میخواد کسایی که پلینو اذیت میکردن پیدا کنن اونا با استرس از اونجا میرن. عامر وقتی میبینه لمان بازم بهش پیام داده عصبی میشه و میره دم در خونه اش و باهاش دعوا میکنه و در آخر میگه من هیچ وقت تورو دوست نداشتم و ازش میخواد از زندگیش بره بیرون بعد از رفتنش لمان با خودش میگه نه دوسم داره وگرنه چرا باید تا اینجا میومد!

نورسما پیش فاتح میره و میگه که گوشیم فکر کنم خراب شده تا زنگ میخوره بوق اشغال میزنه نیلای میگه بلاکت کرده نورسما شوکه میشه و از اونجا میره که دوعا پیشش میره و سعی میکنه باهاش حرف بزنه و میگه حرف. با خواستی حرف بزنی من هستم به کسی هم چیزی نمیگم نورسما با بغض به اتاقش میره. فردای آن روز عامر پیش جان وکیلش میره و درباره لمان میگه که دیگه از کنترل خارج شده و ازش میخواد گواهی عدم سلامت مغزی بگیره واسش تا بره درمان بشه. نورسما تو اتاقشه و به گویی که امید بهش داده با لبخند نگاه میکنه پنبه به اتاقش میره و ازش میخواد بیاد کمکش تا مهمون ها نیومدن نورسما میخواد یکسر به بهونه کار نمایشگاه بیرون بره اما پنبه میگه فردا برو الان کلی کار داریم. موقع چیدن میز به نورسما میگه که اسما خانم هم میاد حواست باسه تا بیشتر از این سر زبون ها نیوفتی نورسما با کلافگی رو برمیگردونه. شعله به امید میگه من میرم یه جلسه دارم با این گروه بازسازی بعد میرم خونه پنبه انگار یه سفره ای چیزی انداخته امید تابلوهای نورسمارو بهش میده و میگه بهش بگو نمایشگاه بهم خورده شعله میگه کار سخترو به من دادی! مراسم شروع میشه و یکی یکی مهمون ها از راه میرسن. وقتی شعله میخواد بیاد نورسما خودش میره که او تابلوهار وبهش پس میده و میگه نمایشگاه بهم خورده نورسما شوکه شده و بهم میریزه.

بعد از مراسم نیلای میگه خوب بگین چه آرزویی کردین؟ آذرخش میگه من که اصلا اعتقاد ندارم به این چیزا ولی همیشه آرامشو آرزو میکنم گیر آدم های نادرست نیوفتم عامر بهش نگاه میکنه. شعله میگه من که زیبایی و بهم نخوردن هیکلم بالاخره تو سن یائستگی میگن شکم دربیاریم دیگه نمیخوام اصلا اونجوری بشم! بعد از کمی حرف حرف از اسم بچه میشه که دوعا اسم هایی که انتخاب کرده را میگه فاتح جا میخوره و میگه به وقتش حرف میزنیم حالا. شب پنبه با نیلای میرن اتاق بچه را ببینن که عکس حیوان خوک را روی دیوار میبینن پنبه قاطی میکنه و باهمدیگه کاغذدیواریو میکنن. فردای آن روز دوعا و فاتح میرن که ببینن اما دوعا جا میخوره و میگه این کار کی بوده؟ فاتح با دیدن عکس کاغذدیواری که خوک بوده با دوعا دعوا میکنه و مادرشو مقصر میدونه دوعا با عصبانیت از اونجا میره به خونه مادرش و بهش میگه اومدم کاری که قبلا جرأت نکردمو انجام بدم میخوام طلاق بگیرم و با گریه تو بغل مادرش میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا