خلاصه داستان قسمت ۴۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی را مطاله می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی بوی توت فرنگی (Çilek Kokusu) محصول سال ۲۰۱۵ شرکت گلد فیلم ترکیه است. این سریال در ژانر کمدی و عاشقانه ساخته شده است که بازیگران اصلی آن عبارتند از؛ Demet Özdemir , Yusuf Çim , Mahir Günşiray, Murat Başoğlu , Laçin Ceylan , Ekin Daymaz , Mine Tugay .

قسمت ۴۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی

خلاصه داستان قسمت ۴۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی

چایلا به شرکت مادرش می رود و پنهانی دنبال پرونده مسابقه آسلی میگردد و آن را پیدا میکند. آسلی به کلاس طراحی خود می رود. استاد طراحی او از کارهای آسلی و استعداد او تعریف میکند و میگوید که کارهای او را برای مسابقه فرستاده و مطمئن است که آسلی برنده می شود. آسلی امیدوار می شود و میخواهد با پول جایزه مسابقه برای خودشان خانه ای بگیرد. الچین به کلوپ برای دیدن مسابقه می رود. سینان پیش او می رود و به او خوشآمد می گوید و با هم حرف می زنند. ادا آنها را با هم می‌بیند و عصبی می شود. سینان پیش ادا می‌رود. ادا با او بد برخورد کرده و می‌گوید که مادرش بیشتر از سینان به او اهمیت می‌دهد و با این وضعیت او به ادا نزدیک تر خواهد شد. سپس می رود. مسابقه شروع شده و تیم سینان و ولکان برنده می شوند. آنها سپس همگی به کافه می روند تا غذا بخورند. سر میز غذا، سینان به موضوع دوست دختر جدید ولکان اشاره میکند و میگوید که او عاشق شده است. بوراک وقتی متوجه می شود که آن دختر آسلی است، عصبی می شود. نهاد و سلدا با خوشحالی میگویند که میخواهند زودتر با آن دختر آشنا شوند. بعد از نهار، خبرنگاران برای عکاسی می آیند.

چایلا کنار بوراک می ایستد و هنگام عکاسی دست او را میگیرد. بوراک و ولکان بیرون کلوپ می روند و بوراک با عصبانیت از ولکان میخواهد که از آسلی فاصله بگیرد، زیرا با کارهایش باعث می شود که مادر او بیکار شود و برای او دردسر درست میکند. ولکان از دخالت بوراک در زندگی اش عصبی شده و آنها با یکدیگر درگیر می شوند. نهاد از راه رسیده و آنها را جدا میکند. او با بوراک بحث میکند و ناگهان قلبش میگیرد. آنها سریع نهاد را به بیمارستان می رسانند. غنچه با آسلی تماس میگیرد و این خبر را میدهد. آسلی نگران شده و زودتر به خانه می رود تا غنچه پیشش بیاید. همه در بیمارستان منتظر هستند. آسلی با بوراک تماس میگیرد اما ولکان گوشی او را بی صدا میکند تا بوراک متوجه نشود. دکتر خبر میدهد که نهاد دچار اسپاسم قلبی شده و باید استراحت کند. غنچه به خانه آمده و ماجرا را برای آسلی تعریف میکند. آسلی ناراحت می شود اما از اینکه بوراک جواب او را نداده عصبانی است. چایلا و الچین به بیمارستان می روند. چایلا پیش بوراک رفته و به او دلداری میدهد. شب نهاد مرخص شده و او را به خانه می برند. آسلی به بوراک پیام داده و حال نهاد را می پرسد. بوراک بابت ولکان به او طعنه می زند و آسلی نیز به او طعنه می زند. او عصبی شده و دیگر جواب بوراک را نمی‌دهد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا