خلاصه داستان قسمت ۵۴ سریال ترکی رامو + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۵۴ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۵۴ سریال ترکی رامو
نقشه رامو گرفته و جهانگیر اسلحه را به دوعو داده تا کاری که ازش خواسته را بکنه و پیش پلیس بره. تو مسیر دوعو متوجه میشه ماشین هایی دنبالشن که ماشینو یه جا پارک میکنه و تو جنگل میرن تا اسلحه با اثر انگشت یاقوز تو دستشون نیوفته اما تو جنگل محاصره اش میکنن و یاقوز اسلحه را ازش میگیره دوعو ازش میخواد اونو بکشه اما یاقوز بهش اعتنایی نمیکنه و بعد از کمی بحث کردن از اونجا میره پیش رامو که کنار ماشین منتظرش بوده. سپس رامو ازش برگه های چی که سیبل را میندازه تو زندانو ازش میخواد که یاقوز میگه میدم بهت رامو وقتی میفهمه برگه ها دستش نیست سریع میگیره از دستش میندازه تو ماشین و ماشینو راهی میکنه بره و به یاقوز میگه تا وقتیکه این زرنگ بازیتو کنار نزاری به اسارتت ادامه میدی! همان موقع با اشاره رامو لیزرهای تک تیرانداز روش میوفته یاقوز میگه چیکار میکنی؟ رامو میگه وقتی برگه رو آوردی اینم میگیری و از اونجا میره. جهانگیر با دوعو در حال صحبته و میگه از کجا فهمیده که میخوایم اسلحه رو ببریم بدیم به پلیس؟ دوعو میگه هیچجوره نمیتونست بفهمه اونا با کمی حرف زدن میرسن به رامو.
حسن به رامو زنگ میزنه و میخواد تا بیاد اونجا اما رامو میگه خسته ام اما حسن به بهونه دلتنگی مادرش رامو را راضی میکنه. آنها که میخوان رامو را برای تولدش سورپرایز کنن کلا خونه را تزیین کردن و میز مفصلی از غذا چیدن. سیبل جلوی در خونه شون اومده و به فیدان هدیه ای میده و میگه از طرف خودش بده به رامو و حرفی از اون نزنه فیدان قبول میکنه. سیبل که از اونجا میخواد بره با نهیر روبرو میشه و میگه میخوام فقط بدونم اینبار چه بهونه ای میخوای بیاری! سیبل شوکه شده که همان موقع رامو به اونجا میاد و یاقوز جلوی در خانه به رامو میگه شرمنده ولی مجبورم و بهش شلیک میکنه. از صدای شلیک همگی شوکه شدن که یاقوز اسلحه را برمیداره و فرار میکنه. همگی بالاسرش میرن و گریه میکنن رامو را به داخل میبرن و اورژانس میاد و به رامو شوک الکتریکی میزنن تا به زندگی برگرده و در لحظه آخر رامو چشماشو باز میکنه و دوباره میبنده….
