خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی را مطاله می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی بوی توت فرنگی (Çilek Kokusu) محصول سال ۲۰۱۵ شرکت گلد فیلم ترکیه است. این سریال در ژانر کمدی و عاشقانه ساخته شده است که بازیگران اصلی آن عبارتند از؛ Demet Özdemir , Yusuf Çim , Mahir Günşiray, Murat Başoğlu , Laçin Ceylan , Ekin Daymaz , Mine Tugay .

قسمت ۶۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی

خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی بوی توت فرنگی

باشاک به امل پیشنهاد کار داده و میگوید که به یک راننده نیز احتیاج دارد. امل خوشحال شده و تصمیم می‌گیرد به خلیل خبر بدهد. شب در خانه، امل و آسلی در مورد باشاک صحبت میکنند و از او تعریف میکنند. خلیل به خانه آمده تا به آنها سر بزند. امل در مورد پیشنهاد کار به او میگوید و خلیل که دوست دارد در کنار امل باشد، می‌پذیرد. آسلی در اتاقش قبل از خواب مشغول کشیدن چهره بوراک است. امل وارد اتاق می شود و با دیدن این صحنه ابتدا دلخور می شود، اما آسلی میگوید که واقعا دیگر با بوراک ارتباطی ندارد و برای خودش این طرح را می کشد. امل ناراحت شده و آسلی را دلداری میدهد. صبح، الچین و سینان از ماه عسل برگشته و به خانه می روند. سینان هنوز در مورد سهام شرکت به الچین چیزی نگفته است. او پنهانی با نهاد تماس میگیرد تا خبری بگیرد. نهاد میگوید که هنوز در مورد منبع مالی باشاک چیزی پیدا نکرده است و نتوانسته او را راضی به فروش سهام کند. در خانه آسلی و امل مشغول خوردن صبحانه هستند که ناگهان بوراک به آنجا می آید. آسلی و امل متعجب می شوند و امل از آسلی میخواهد که به اتاق برود. بوراک از امل بخاطر اتفاقات اخیر عذرخواهی میکند و سپس از علاقه اش به آسلی میگوید، و خبر میدهد که نواسننه خانواده اش را راضی کند.

او از امل اجازه میخواهد تا آسلی را خواستگاری کند. امل وقتی میبیند که بوراک به آسلی علاقه دارد و برای به دست آوردن آن مصمم است، آسلی را صدا می زند و میگوید که خانواده بوراک راضی شده اند. آسلی به شدت خوشحال می شود. بوراک از امل اجازه میخواهد تا آسلی را به دانشگاه برساند. آسلی و بوراک بیرون می آیند و آسلی با ذوق و خوشحالی بوراک را بغل میکند. بوراک سعی میکند تظاهر کند ولی مانند سابق به آسلی محبت نمیکند. آنها به دانشگاه می روند و کمی بعد ولکان پیش آنها می آید و از اینکه آنها آشتی کرده اند خوشحال می شود. بوراک با آسلی تا دم کلاس می رود. چایلا و غنی با دیدن آسلی و بوراک متعجب می شوند. غنی مطمئن است که با توجه به چیزی که چایلا از آسلی تعریف کرده، بوراک او را نبخشیده و حتما در پی انتقام از اوست. الچین به شرکت می رود. باشاک پیش او می آید و و وقتی الچین متوجه ماجرای فروش سهام به باشاک می شود، به شدت عصبانی شده و با سینان تماس میگیرد.سینان به شرکت می آید و الچین از اینکه سینان مسأله به این مهمی را از او پنهان کرده بود، با او دعوا میکند و از سینان میخواهد که او را تنها بگذارد. سینان پیش نهاد و سلدا می رود و از آنها کمک میخواهد. نهاد با الچین تماس میگیرد تا پیش آنها بیاید تا با هم مشکل را حل کنند. ولکان پیش چایلا می رود و او را تهدید میکند که دوباره برای آسلی نقشه ای نکشد. چایلا ماجرای همدستی باشاک و آسلی را به ولکان میگوید و میگوید که احتیاجی به نقشه کشیدن او وجود ندارد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا