خلاصه داستان قسمت ۸۹ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۸۹ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۸۹ سریال ترکی رامو
قسمت ۸۹ سریال ترکی رامو

قسمت ۸۹ سریال ترکی رامو

دوعو پیش نهیر رفته و سعی میکنه راضیش کنه تا بدون در نظر گرفتن رامو و جهانگیر و بقیه برن به مسیر خودشون اما نهیر میگه نمیشه زندگی مسیرتو عوض میکنه چه بخوای چه نخوای و میگه نمیشه! و میره. سیبل تو اتاق با رامو از خواهرش که یهو پیداش شده حرف میزنه سپس وقتی میبینه رامو تو فکره میره باهاش حرف میزنه و بهش انرژی میده که دست نکشه از هدفش بالاخره میرسه بهش سپس رامو میگه بیا فردا روز عادیو تجربه کنیم بریم بگردیم سیبل میگه خیلی خوب میشه. رامو زودتر از خواب بیدار میشه و میره پیش حسن و پسرعموها و بهشون میگه که باید چیکار کنن سپس با سیبل حاضر میشن تا برن بیرون. آدم های کورکوت پولشو پیدا میکنن و بهش خبر میدن که فردی به اسم جبار پولشو دزدیده بوده او با عصبانیت با افرادش به طرف مکان جبار راه میوفتن. رامو و سیبل به پاساژ رفتن و خرید میکنن سپس به یه مغازه لباس عروس و کت و شلوار فروشی میرن تا برن لباساشونم انتخاب کنن. جبار وقتی وارد ساختمان میشه کورکوت را میبینه که نشسته او به یکی از پسرها میگه برو سریع به رامو خبر بده.

سیبل و رامو به خونه برگشتن و از خریداشون به همه میگن آنها ازش میخوان بره لباس عروسشو بپوشه بیاد ببینن گیزم هم میره کمکش. وقتی میپوشه میاد تو ساختمان میبینه کسی نیست پیش گیزم برمیگرده که میبینه اونم نیست و جا میخوره او به محله میره که میبینه بیرونم کسی نیست و ترس برش میداره او به قهوه خونه کوکسال میره که میبینه همه اونجا جمع شدن و رامو هم لباس دامادی پوشیده سیبل سورپرایز شده که رامو میگه امشب تمومش کنیم؟ سیبل از خوشحالی گریه میکنه و باهم میرقصن. اون پسر بچه میاد پیش رامو و ازش کمک میخواد رامو میگه باشه سپس به سیبل میگه شما آرایش کنین منم میرم آرایشگاه سیبل قبول میکنه. رام وبا دوعو و اون پسربچه میرن سراغ جبار و اونو نجات میدن و آدم های کورکوتو میکشن. سیبل و بقیه به محل برگزاری عروسی رفتن و در حال حاضر شدنن که سیبل به شدت هیجان داره. مدتی گذشته و تمام مهمونها کم کم به محل عروسی میان.

گیزم از پیش سیبل میره و به نهیر زنگ میزنه و میگه نقشه همونجوری که میخواستی داره پیش میره رامو اومد بهتون خبر میدم. او بهشون گزارش میده که کجاها آدم های رامو وایسادن وقتی برمیگرده میبینه جودت اونجا بوده و حرفاشو شنیده اما یکی از آدم هاشون به جودت چاقو میزنه و او میوفته رو زمین. نهیر وقتی میفهمه کورکوت میخواد همه را به گلوله ببنده میگه من منصرف شدم اما کورکوت میگه راه برگشت نداری. جودت به کسی که بهش چاقو زده شلیک میکنه که از سر و صدا بقیه میفهمن و باهم درگیر میشن. بین تیراندازی ها اکثرا تیر میخورن و سیبل و عفت هم رو زمین میوفتن. وقتی رامو میرسه شوکه میشه و با دیدن سیبل رو زمین داد میزنه و میگه آمبولانس خبر کنین!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا