خلاصه داستان قسمت ۹۴ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۴ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۹۴ سریال ترکی رامو
قسمت ۹۴ سریال ترکی رامو

قسمت ۹۴ سریال ترکی رامو

جبار افرادشو فرستاده دنبال همان مرد پرستار به دستور رامو اما چیزی فعلا دستگیرشون نشده. آنها به جبار خبر میدن و او هم که پیش رامو هستش بهش میگه و میپرسه تا کی باید دنبالش باشن؟ شاید واقعا یه اتفاق بوده و اون مرد هیچی نمیدونه! رامو میگه اون یه مرگش هست اتفاق هم واسه مردم عادیه نه واسه ما که دردسر دنبالمونه! جبار میگه از کجا میدونی واقعا زنده ست؟ رامو میگه از اونجایی که قیامت نشده وگرنه سنگ رو سنگ بند نمیشد! جبار میگه ایول داداش. دوعان میبینه که گیزم داره میره که تعقیبش میکنه و میگه بزار ببینم داری چیکار میکنی! جبار پیش رامو میره و میگه ردشو زدیم یه نوشیدنی گرون قیمت خریده که سوال پیش میاد پولشو از کجا آورده! از تو پرستاری که نمیشه ۱۵هزارتا پول اینو بده فقط! رامو میگه دمت گرم. دوعان میبینه که گیزم پیش نهیر رفت و با او درحال حرف زدنه که جا میخوره و میگه پس داری به خانواده خیانت میکنی! نهیر از رامو میپرسه که خبری ازش شده یا نه گیزم میگه نه کسی فعلا ازش خبری نداره و بهش میگه که به اونجا برنمیگرده دیگه اما نهیر میگه باید برگردی و پول زیادی به دست میاری فکر کردی اگه خانواده رامو بفهمن با من کار میکنی زنده ات میزارن؟ سپس محافظ نهیر بهش زنگ میزنه و میگه که یه نفر شمارو زیرنظر داره.

نهیر به گیزم میگه همین الان جوری که انگار ازم ترسیدی فرار میکنی میری یکی از خانواده رامو تعقیبت کرده گیزم همین کارو میکنه. رامو به خونه اون پرستار رفته و بهش پیام میده که آدرستو پیدا کردم دارم میام جونتو بگیرم اون مرد از ترس زنگ میزنه به فردی و اعتراف میکنه که رامو میخواد منو بکشه بالاخره میفهمه که پرستارو کشتم خودمو جای اون زدم! رامو شوکه میشه و بهش میگه پست فطرت! و شروع میکنه به کتک زدنش و میگه که واسه کی کار میکنی؟ او مدام حرفو عوض میکنه و چیزی نمیگه در آخر فرار میکنه که تو کوچه ماشین بهش میزنه و میمیره رامو از اونجا میره. دوعان به خانه برمیگرده و میخواد ماجرای گیزم را بگه که گیزم زودتر واسشون ماجرارو یجور دیگه تعریف کرده دوعان باور نکرده و بهشون میگه گیزم داره بهمون خیانت میکنه که حسن در آخر بهش میگه از کجا میدونی؟ چون خودت خیانت کردی میگی؟ دوعان ناراحت میشه و میره. نهیر پیش مظهر رفته که او در خانه دلبر و چیچک را بهش معرفی میکنه.

نهیر از مظهر گلگی میکنه که چرا نگفته بود بهش داداششو رامو کشته بوده و چجوری گذاشته اون زنده بمونه؟ مظهر میگه اون الان زنشو از دست داده مرگ واسش خوبه باید زنده میموند و زجر کشت میشد. فردای آن روز مظهر با افراد دور میز جلسه گذاشته و اونا سراغ رامو را میگیرن و او میگه چون زنش مرده و همه ی شماهارو مقصر میدونه سپس اساره میکنه و همان مردی که تو بازداشتگاه پیش رامو بود داخل میشه. او که اسمش شریف است درباره وضعیت روحی رامو میگه که حسابی بهم ریخته و باید همتون ازش بترسید چون هر کاری ازش برمیاد. مظهر در خانه میخواد بره پیش دلبر بشینه و باهم غذا بخورن که قبلش میره به اتاقی. او سیبل را اونجا در حالیکه دستشو به تخت بسته میبینه و میگه به هوش اومدی؟ به جهنم خوش اومدی! سپس به یاد میاره که نقشه کشیده بوده تا همان پرستارها زن و مرد که رفتن به اتاق سیبل بعد از بیهوش کردنش او را از اونجا بردن و به جاش پرستاری را که کشتن تا اون مرد خودشو جاش بزاره را روی تخت جای سیبل گذاشتن تا همه فکر کنن سیبل مرده در حالیکه اینجوری نبوده…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا