خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی رامو + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۹۵ سریال ترکی رامو
سیبل به مظهر میگه رامو متوجه این کارت میشه! مظهر میگه کدوم کار؟ رامو فکر میکنه تو مردی تازه قبرم داری سیبل شوکه شده و باهم کمی بحث میکنن و در آخر مظهر میگه فهمیدم که تانر را کشتی تاوانش خیلی سنگینه! و میره. رامو سر خاک سیبل داره گریه میکنه و حالش حسابی داغونه. دوعو دوعان را میبینه که داره از محله رد میشه که پیشش میره و به داخل قهوه خونه میگه بیاد. اونجا ازش میپرسن که چجوری شک کرده به گیزم او تعریف میکنه که دوعو نقشه ای کشیده و بهش میگه یه راه هست فقط که بری از گیزم عذرخواهی کنی و بگی که اشتباه کردی دوعان کلافه میشه و میخواد بره که دوعو میگه وایسا و نقشه را براش میگه. رامو به قبرستان ماشینها رفته و به مسیرش ادامه میده و هرکی سر راهش میاد میکشه. سیبل صدای دلبر و چیچکو میشنوه که باهم حرف میزنن و سعی میکنه که از اونجا فرار کنه و دستشو باز کنه. رامو در آخر به یه کانکس میرسه که ضایعاتیو صدا میزنه که شریف بیرون میاد و رامو با دیدنش جا میخوره و میگه تو؟ آدم های شریف از پشت سر به رامو نزدیک میشن که شریف میگه اونقدرها هم که میگن باهوش نیستی و با آچار فرانسه میزنه تو سرش که رامو بیهوش میشه.
سیبل در حال تکون دادن تخته که چیچک با شنیدن صدا میره اونجا و سیبل باهاش حرف میرنه و خودشو دوست باباش مظهر معرفی میکنه و به بهونه مرتب کردن موهاش سنجاق سری از تو موهاش برمیداره. رامو به هوش میاد و با دیدن شریف میگه کی گفت سیبلو بکشی؟ او میگه ارباب بزرگ مگه تو تانرو نکشتی؟ سپس بعد از کلی کری خوندن واسه رامو میگه تو کارت تمومه همینجا میکشمت و خاکت میکنم! و دستور میدن بکشنش. سیبل موفق میشه دستشو باز کنه و میخواد از خونه فرار کنه که یه نگهبان میوفته دنبالش که سیبل تو کوچه جلوی یه ماشینو میگیره و میگه کمکم کنید و سوار ماشین میشه که از قضا اون فرد شریفه و با گرفتن اسلحه به طرفش برمیگردونتش به خانه. اونجا وقتی شریف با مظهر تنها میشه او را سرزنش میکنه و میگه داشتی دختررو به باد میدادی که احمق! مظهر میگه ببخشید رییس سپس شریف که رئیسشه نقشه جدیدشو بهش میگه. رامو از دست ادم های شریف موفق میشه فرار کنه سپس به حشمت زنگ میزنه و میگه هرچقدر آدم میتونی جمع کن و خونه مظهرم پیدا کنین ایندفعه ما حمله میکنیم. شریف به مظهر میگه با ردیابی که به ماشین رامو وصل کردیم داره میاد اینجا خوبه. رامو وقتی به اونجا میرسه داد میزنه مظهر! شریف از پشت پنجره میبینتشون و به سیبل میگه تصمیم اشتباهی گرفته جفتتون میمیرین سیبل که دهنشو بستن سعی میکنه داد بزنه که شریف دستور نشونه گیری میده به آدم هاش….
