خلاصه داستان قسمت ۹۶ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۶ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۹۶ سریال ترکی رامو
قسمت ۹۶ سریال ترکی رامو

قسمت ۹۶ سریال ترکی رامو

رامو برخلاف طرز فکر اونا اسلحه اش را میده به مظهر و میگه به رئیست بگو تسلیم شدم هرکاری بگه میکنم شریف با دیدن این صحنه به آدم ها دستور میده که اسلحه شونو بیارن پایین. رامو به مظهر میگه من سیبلمو از دست دادم تو خواهرزادتو دیگه تسویه حساب تموم شد مظهر میگه چه زود از سیبل دست کشیدی! رامو میگه مجبورم به خاطر خانواده ام سپس شریف به اونجا میاد و با رامو کل کل میکنن و رامو واسش کری میخونه که بهتره دیگه جلوی پام سبز نشی! وقتی از خونه مظهر بیرون میاد یادس میاد که وقتی به حشمت دستور جمع کردن آدمارو میداده پیغام گیرشو چک میکنه که پیغام سیبل را میشنوه و با گریه داد میزنه خداروشکر سیبل من زنده ست! سپس به حشمت زنگ میزنه و میگه نقشه کنسله سیبلم زنده ست! و مدام پیغام اونو گوش میده و از خوشحالی اشک میریزه. دوعان طبق نقشه دوعو میره پیش گیزم و جلوی حسن و عفت از گیزم معذرت خواهی میکنه و میخواد بره که حسن میگه کجا میری؟ دوعان بهش میگه من با تو حرفی ندارم حسن! و از اونجا میره و اونا میفهمن که هنوز دلخوره. دوعان پیش دوعو میره و میگه انجام دادم دوعو میگه خوبه بزار باور کنه که گول خوردیم و میتونه رو انگشتش مارو بچرخونه.

رامو به دوعو زنگ میزنه و میگه همه تو مکان جان فداها جمع بشین کارتون دارم دوعو با دوعان راهی میشن. حسن وقتی پیش دوعان و بقیه تو محل جان فداها میره به دوعان میگه خوب نقش بازی کردم؟ دوعان میگه آره گیزم باور کرد و از خیانتکار گفتنش بازم گلگی میکنه که حسن میگه چیزی نیست که الکی بزرگش میکنی! رامو میاد و خبر زنده بودن سیبل را میده که حسن باز میره جلو و میگه چرا اینو باور نمیکنی؟ سیبل مرده تموم کن دیگه! رامو حرف خودشو میزنه و پیغام را پخش میکنه که همگی شوکه میشن و حسن مدام میگه سیبل زنده ست! و از خوشحالی اشک میریزن و باهم فکر میکنن که چرا مظهر این کارو کرده سپس رامو در آخر میگه که ییلدریم مارو میرسونه به سیبل و نقشه را برای همه تعریف میکنه و میگه این راه برگشتنی نیست و اشتباه کردنی هم در کار نیست وگرنه همه چیز میره به باد! مظهر با سیبل در حال حرف زدنه که سیبل صدای چیچکو میشنوه و صداش میزنه تا بیاد اونجا مظهر میگه داری چیکار میکنی؟ چیلیک به اونجا میاد و میگه چیکار میکنین اینجا؟

سیبل میگه هیچی داشتیم بازی میکردیم ولی دیگه خسته شدم میخوای فیلم ببینیم؟ چیچک میگه آره و به مظهر اصرار میکنه که مظهر نمیدونه باید چیکار کنه و قبول میکنه و به سیبل میگه کار اشتباهی کنی پشیمون میشی! اینجا هم محاصره شده! سیبل بعد از کمی حرف زدن از اونجا میره که مظهر به دلبر میگه اگه کار اشتباهی کرد کاریو بکن که لازمه و میره. رامو به فیکو زنگ میزنه و درباره کار باهاش حرف میزنه و بهشمیگه بهت کمک میکنم میزو جمع کن ولی نگو من خودم خواستم کمکت کنم بگو خودت میخوای حوصله در افتادن با کورکوتو ندارم فیکو قبول میکنه. نهیر سوار ماشین میشه که میبینه عکس هایش را واسش تو ماشین گذاشتن و همان موقع یه نفر شیشه را میشکند و میگه شب میام برگه هارو ازت بگیرم و میره نهیر حسابی ترسیده و میگه شماها کی هستین؟ برهان از دور میبینتش و میگه خوبه و به مظهر زنگ میزنه و میگه کم مونده که نهیر بیاد پیشت مظهر میگه خوبه خوب موقعیه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا