خلاصه داستان قسمت ۷۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس
شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۷۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.
قسمت ۷۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست
صنم از اسراء میپرسه که پول داری؟ او میگه نه صنم میگه منم پول برنداشتم که! اسراء میگه الان میخوای بگی منو دزدیدی آوردی اینجا پولم نداری؟ سپس باهمدیگه پیرمردی را میبینن که پتو دارن سپس صنم انگشتر اسراء را به اون مرد میدن و در ازاش پتو را ازش میگیرن. اسراء و صنم سر پتو باهم دعواشون میشه. نورالدین و مسعود افتادن دنبال صنم و اسراء و مدام باهمدیگه دعواشون میشه. مسابقه میخواد شروع بشه که میگن باید کنسل بشه چون رضوان خانم با آقا خیری منصرف شدن انگار دعواشون شده و باهم قهر کردن! معجزه و تورکان میرن خونه پیش رضوان تا ببینن قضیه چیه. وقتی میرسن رضوان میگه تاریخ ازدواجمونه ازش پرسیدم یادش نبود! آنها با تعجب میگن مگه خودت یادته مامان؟ او میگه نه اگه بادم بود که از اون نمیپرسیدم! تورکان میگه به جای قهر کردن توی حلقه تونو نگاه میکردین! رضوان میگه آره راست میگی ما ازدواج کردیم! معجزه سریع تلویزیونو روشن میکنه و میزنه برنامه. برنامه دقیقه نود با حضور توچه و بهاء به جای رضوان و خیری شروع میشه. حین مرحله اول بهاء و بیلگه باهم دعواشون میشه و در آخر بهار و توچه نفر اول و سپس سرکان و آلیزه نفر دوم و سراپ و بیلگه نفر آخر میشن.
مرحله دوم بیلگه و سراپ برنده میشن و مرحله سوم را آلیزه و سرکان نفر اول، سراپ و بیلگه نفر دوم و نفر آخر توچه و بهاء میشن که دعواشون میشه و حذف میشن. نورالدین و مسعود تو یه قایق هستن و جر و بحث میکنن که طناب قایق باز میشه و میبینن از اسکله فاصله گرفتن و کسی نیست بهشون کمک کنه و تلفنشونم آنتن نمیده. صنم و اسراء یا پتو نشستن کنار دریا که خبرنگاری آنها را میبینه و میره جلو و میگه بعد از بسته شدن هتلتون به همچین روزی افتادین که جایی ندارین بمونین؟ آنها جا میخورن و با خبرنگار دعوا میکنن که در آخر کسی که پتو را ازش خریده بودن میاد و سر پتو باهم دعوا میکنن و خبرنگار ازشون فیلم میگیره. تو مرحله آخر آلیزه و سرکان باید به سوالات هم دیگه درباره شناختشون از طرف مقابل جواب بدن که همشو درست جواب میدن لحظه آخر یه برگه جدید به مجری میدن و میگن اینو یکی از حضار گفتن بپرسیم ازتون سپس درباره گذشته کمی سوال میکنه سپس میگه با دوست دختر قبلیتون و همسرتون تو یه خونه زندگی میکنین و زنتون خبر نداره؟ سرکان میگه شوخی خیلی مسخره ایه آلیزه شوکه میشه و با تعجب به سرکان نگاه میکنه ییلدیز لبخند رضایت بخشی میزنه….
