خلاصه داستان قسمت ۶۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدیها، جنگها و تلاشهای کارکنان صنعت سینما را به تصویر میکشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.
قسمت ۶۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
دجله به خانه گلبن خانم رفته تا دستبند شانسش را از خدمتکارش بگیرد و برایش ببرد. وقتی که تو سالن منتظر است با تعدادی تفنگ آب پاش غافلگیر می شود و توسط بچههای گلبن خانم محاصره. او مجبور میشه پشت دیوار پنهان شود. گولین بالاخره موفق میشه به کمک کلید ساز وارد خانه شود و همه تلاشش را میکنه تا با صداهای مختلف عایشه خانم را از خواب بیدار کند اما موفق نمیشه ولی در آخر توسط یک عطسه کوچیک از خواب بیدار میشه که باعث تعجب گولین میشه. گولین بهش میگه من اومدم سوال های مصاحبه گلبن خانمو ازتون بگیرم عایشه بهش میگه من دیشب انقدر خسته بودم که تا رسیدم خونه خوابم برد نرسیدم سوالها را طرح کنم به خاطر همین تصمیم گرفتم مصاحبه رو به صورت بداهه پیش ببرم. گولین اعتراض میکنه و میگه لازم نیست به این کار همین الان دوتایی باهم دیگه سوال ها رو طرح میکنیم.
خاله حمیده به امراه میگه باید خودت بری شیر گاو هارو بدوشی و تخم مرغ ها را جمع کنی امراه هرچی تلاش می کنه نمی تونه شیر را بدوشه به خاطر همین به حمیده خاله میگه این کار از پس من بر نمیاد، حمیده خاله بهش میگه اشکالی نداره من انجام میدم ولی تو باید پا به پای من همراهم باشی و با هم دیگه غیبت کنیم امراه که چاره ای نداره قبول میکنه، گلبن خانم به دجله زنگ میزنه و ازش میپرسه که کجاست، او وضعیتش را براش توضیح میده و در آخر دلش را به دریا میزنه و از وسط میدان جنگ به سمت در فرار میکنه. دجله خودشو به گلبن خانم که سر صحنه فیلمبرداری یک تبلیغات است می رساند و دستبند شانس را به دستش میبنده و خیال گلبن راحت میشه و میگه خوب خدا رو شکر حالا میتونم به راحتی و بدون هیچ استرسی و هیچ خراب کاری به کارم ادامه بدم. فریس پیش کراج میره و بهش میگه من دارم میرم سر صحنه پیش اجه، کراج همچنان هنوز پیگیر گذشته ی سرکان توی آمریکاست.
وقتی به صحنه فیلمبرداری میرسه میبینه که اجه با حسن کارگردان در حال بحث کردن است اجه به کارگردان میگه من دوست ندارم توی فیلم لخت بشم ولی کارگردان ازش می خواد تا این کار را انجام بده. بعد از کمی بحث کردن وقتی کارگردان میبینه که اجه نظرش تغییر نمیکنه به ظاهر کاری نداره و نظر اجه را قبول میکنه اما به بازیگر نقش مسئول سردخانه میگه زمانی که میخوای پارچه را از روی جنازه بکشی کامل بکش. فیلمبرداری اون سکانس آغاز میشه اجه وقتی میبینه بازیگر نقش مقابلش داره پارچه را زیادی پایین میکشه مخالفت میکنه و جلویش را میگیرد سپس با کارگردان دعوا میکنه و محل فیلمبرداری و ترک میکنه. فریس به دنبالش میره تا باهاش حرف بزنه و آرومش کند اما اجه بهش اعتنایی نمی کنه و سوار تاکسی میشه و میره. دجله سر فیلمبرداری است که باریش بهش پیام میده و میگه اگه بیکاری علامت های روی درخت ها را دنبال کن.
دجله دقت می کنه تا ببینه چی نوشته شده روی درخت ها سپس مسیر و دنبال میکنه تا اینکه به یک میز دو نفره میرسه همانطور که ماتش برده از پشت باریش غافلگیرش می کنه دجله از شدت سوپرایز شدن نمیدونه چی بگه و اشک شوق میریزه. باریش ازش میپرسی که چرا گریه می کنی؟ چی شده؟ او میگه هیچی فقط خیلی خوشحال شدم. باریش ازش میخواد که گریه نکنه و بهش میگه من که کاری نکردم با خودم گفتم حتما از صبح سرت خیلی شلوغ بوده و وقت نکردی تا یه چیزی بخوری گفتم چای و سوپ بیارم تا همین جا باهم بخوریم. دجله با گریه از باریش تشکر میکنه و میگه مرسی که میز و آماده کردی و همچنین مرسی از بابت توجهت به من از اینکه چای و سوپ آوردی اینجا تو باهم دیگه بخوریم. همان موقع به دجله از سر صحنه زنگ میزنن دجله باعجله بلند میشه و میگه من باید برم کارم تموم شد بهت زنگ میزنم باریش قبول میکنه میگه منتظرم.
دجله بعد از کمی قدم برداشتن برمیگرده و باریش را به آغوش می کشد و میبوستش و به مسیرش ادامه میده. فریس و کراج تهیه کننده و کارگردان سریال جلسه میزارند درباره واکنش اجه و ترک کردن محل فیلمبرداری حرف بزنن. حسن کارگردان سریال به فریس میگه اجه طبق قرارداد موظف است که جلوی دوربین لخت بشه و اگر این کارو نکنه مجبور به پرداخت غرامت میشه. امراه بالاخره موفق میشه تا لیست خرید گلبن خانم را تهیه کند و به طرف خانه اش به حرکت در می آید. تو مسیر با یک خودرو دیگه یه تصادف خیلی کوچیکی میکند و باعث میشه که تمام تخم مرغ ها به جز دو تا بشکند ولی چون خیلی از کلبه دور شده بود دیگه به اونجا برنمیگرده و به راهش ادامه میدهد تا یه فکر دیگه ای بکند.
وقتی خرید ها را به خدمتکار گلبن خانم تحویل میده خدمتکار بهش میگه گلبن خانم خیلی حساسه عمرا قبول کنه تا تخممرغ دیگه ای را با آن تخم مرغ ها جایگزین کنیم. فریس به اجه زنگ میزنه تا درباره گفتگویش با تهیه کننده و کارگردان باهاش صحبت کنه. او وقتی ماجرا رو از زبان فریس میشنوه تنها چیزی که بهش میگه اینه که من به اون فیلمبرداری برنمیگردم و الان توی یک روستا پیش دوستم حمیده تو جمهوریت هستم و تماس را قطع میکند. فریس حسابی جا میخوره. دجله ماجرای شکستن تخم مرغ ها رو به فریس میگه و وقتی فریس اسم حمیده خانوم روستای تو جمهوریت را از دجله میشنوه آدرس رو میگیره تا به اونجا بره و هم اجه را برگرداند و هم تخممرغها را بگیرد.
بار دیگر دو تا از برنامه های گلبن خانم با هم تداخل میکنه، گلبن یه سخنرانی و مصاحبه تو مهدکودک داره از طرفی عایشه خانم هم با گلبن مصاحبه رادیویی داره، به خاطر همین دجله قرار مصاحبه رادیویی را تو همان مهدکودک میزاره که تو یه فرصت دجله با مربی گرم صحبت کردن بشه تا گلبن خانم به کمک پریده و گولین مصاحبهاش را انجام دهد. گلبن به کمک دجله و گولین و پریده خانوم موفق میشه تا از پس این دوتا برنامه اش هم به خوبی بر بیاد. سرکان با چینار و کرج صحبت میکنه تا با هم به دنبال یه راه حلی باشند تا به خاطر شکایت چینی ها مجبور به پرداخت دو میلیون دلار غرامت نشوند…