خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۱۱۳ سریال ترکی رامو
قسمت ۱۱۳ سریال ترکی رامو

قسمت ۱۱۳ سریال ترکی رامو

شریف تو ماشین رامو نشسته و با یه نفر که بیهوشه حرف میزنه سپس از ماشین پیاده میشه و بعد از چند دقیقه ماشین رامو منفجر میشه. صبح همان روز، ادم های شریف رامو را بیهوش میکنن و میبرن سپس شریف به تزر شلیک میکنه و میره. حسن و حشمت و یه نفر دیگه تو آشپزخونه هستن که رامو به حسن زنگ میزنه و میگه با هرکس که تو خونه ست برو به سمت خونه استاد تزر تو دردسر افتاده. آنها وقتی به اونجا میرسن میبینن تزر نیر خورده و کسی دیگه ای نیست اونجا حشمت نبضشو میگیره و میگه هنوز زنده ست! تزر به زور میگه ساواش رامو را برد، کشت و میمیره. اونا جا میخورن و استرس کل وجودشونو میگیره. حسن با عجله سوار ماشین رامو میشه و میگه من الان باید چیکار کنم؟ از کی بپرسم ساواش کیه؟ سپس یاد دوعو میوفته! دوعو دوباره زیر شکنجه و مشت های همان نوچه میوفته او بهش میگه شما خودتون اومدین سراغ عزراییلتون! رامو میکشتت و میخنده او میگه جونت واسش ارزش نداره؟ او میگه جون من واسه هیچکی ارزشی نداره و میخنده. از طرفی جاهیده داره به قدرت التماس میکنه که جون پسرشو از دست اون اسلحه دار نجات بده اما قدرت میگه نمیشه جاهیده میگه هرچی خواستی انجام دادم واسه حفاظت از جون شوهر و پسرم اونارو ترک کردم به خاطرت به جان فداها خیانت کردم گفتی دوستم داشته باشه گفتم باشه ولی این یکی دیگه نمیشه دوعو پسرمه واسم با ارزشه!

حسن به خونه برگشته که سیبل با دیدن ماشین رامو میره سراغش ولی با دیدن حسن میگه داداش کسن رامو کجاست؟ او میگه نیست بردنش، سیبل جا میخوره. آنها تو خونه باهم صحبت میکنن و کسی ساواشو نمیشناسه و نمیدونن باید چیکار کنن. مظهر نهیر را نجات داده و میگه الان میری خونه وسایلتو جمع میکنی میری انگلیس با اولین پرواز دوعو را هم کلا فراموش میکنی طرف جان فدا بوده! نهیر گریه میکنه. مظهر با شریف و قدرت جلسه گذاشته و تصمیم میگیرن که رامو با خانواده اش کلا کشته بشه. سیبل به نهیر زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره و از خونه بیرون میزنه. جاهیده برای دوعو یه لیوان آب برده که دوعو میگه ممنون مامان جاهیده لیوان از دستش میوفته و میگه از کجا فهمیدی؟ دوعو میگه چشمها تغییر نمیکنه همه چیز به مرور زمان تغییر میکنه جز چشمها! سپس بهش توضیح میده که به خاطر نجات جونشون مجبور شده مال قدرت بشه و خودشو مرده نشون بده اسلحه دار میشنوه و میگه خوبه. سیبل میره سراغ نهیر و ازش میپرسه دوعو کجاست؟ سپس با خودش میبره.

اسلحه دار به قدرت میگه انگاری جون این دوعو برای رامو ارزش نداره ولی واسه زنت چرا سپس ازش میخواد یا پولشو بده یا همون اجناسشو بهش برگردونه تا دوعو زنده بمونه قدرت میگه بکشش و از اینجا برو و میره. اسلحه دار به نوچه اش میگه دیدی که چی گفت برو تمومش کن. او میره تا دوعو را بکشه که مادرش جاهیده اون مردو میکشه و دوعو را نجات میده و بهش یه اسلحه میده سپس از راه پشت ساختمان میفرستتش میره و دوعو میگه میام دنبالت مامان و میره. قدرت میفهمه و به جاهیده میگه هرچیزیو ببخشم خیانتو نمیتونم! و بهش شلیک میکنه. دوعو موفق میشه فرار کنه و از اونجا بره. سیبل با نهیر پیش مظهر میرن و سیبل میپرسه رامو کجاست؟ او بهش انگشتر خونی رامو را میده و میگه تنها چیزیه که ازش مونده او میگه توقع داری باور کنم؟ مظهر بهش فیلمی نشون میده که سیبل شوکه میشه و با حالی بد از اونجا میره و نهیر شوکه میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا