خلاصه داستان قسمت ۲۷ سریال امیلی در پاریس + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۷ سریال امیلی در پاریس هستید. ما را با ادامه این مطلب همراهی کنید. سریال امیلی در پاریس ساخته شخصِ دارن استار است، همان نویسنده / تهیه کننده‌ای که سریال محبوب آمریکایی‌ها یعنی”جنسیت و شهر” را تولید کرده بود، حالا امیلی در پاریس حکم ادامه معنوی همان اثر را دارد – اما در شهری متفاوت. “امیلی در پاریس” مملو از مثلث‌های عاشقانه، ماجراهای بد، دوستان دیوانه و کمد لباس‌های برجسته و شیک در شهر چراغ‌ها است، در واقع این سریال نگاهی عجیب به ماجراها و سو استفاده‌ از مهاجران جوان در پاریس است. این سریال از شنبه تا پنجشنبه راس ساعت ۲۲:۰۰ از شبکه جم تیوی پخش می شود و ساعت های تکرار آن عبارتنداز؛ ۰۱:۰۰ ، ۱۰:۰۰ و ۱۴:۰۰

قسمت ۲۷ سریال امیلی در پاریس
قسمت ۲۷ سریال امیلی در پاریس

قسمت ۲۷ سریال امیلی در پاریس

نیکلاس به میندی پیام میده و اونو برای شب به سینمایی تو فضای باز دعوت میکنه و میگه که با دوستاش بیاد میندی میگه نه من که نمیرم امیلی میگه که باید بری منم میام باهات میندی میگه با الفی بیا اما امیلی میگه اون واسه تولد مادرش رفته نیست اینجا! همان موقع گابریل را میندی میبینه و اونو دعوت میکنه که امیلی میگه اون کار داره نمیتونه اما گابریل میگه اتفاقا رستوران بسته ست کار ندارم. کامیل هم با سویا رفته یونان میتونم بیام میندی ازش دعوت میکنه تا بیاد. امیلی با سیلوی و لوک و جولین به آتلیه گریگوری میرن. اونجا گریگوری میبرتشون به قسمت شو لباساش و لباس هایی که برای ایر فرانس طراحی کرده را با مدل هاش بهشون نشون میده. سپس نظرشونو میپرسه که امیلی بهش میگه خیلی متفاوت و خاصه! اما سیلوی بهش میگه نه به نظرت یخورده زیاده روی نکردی تو طراحی؟ برندهای دیگه مثل شنل و بقیه خیلی ساده و شیک طراحی میکنن و بیشتر طرفدار دارن! امیلی به گریگوری میگه خوب تو تاحالا به طرحی فکر کردی بدون این بوت ها و کلاه ها؟ گریگوری میگه خوب اونجوری که خوشگل و خاص نمیشه! سیلوی میگه اینجوریم فکر نکنم ایر فرانس این لباسارو بخواد گریگوری به امیلی میگه تو میدونی من چقدر به این همکاری احتیاج دارم اگه نشه همکاریم با شماها هم تموم میشه! بعد از مزون گریگوری آنها به فروشگاهی که نیکلاس برای پیرکادو راه انداخته میروند.

وقتی به اونجا میرسن میبینن که روی تمام اجناس عکس پیرکادو هست که امیلی بهشون میگه چقدر همه جا پیرکادو هستش! پیرکادو حسابی عصبیه و میگه خیلی زیاده روی کردن! و میگه تو فکر فسخ قرارداد هست که سیلوی میگه امکان داره برند و اسمتو بگیرن ازت نکن! امیلی با میندی و گابریل به محل قرار با نیکلاس میرن. میندی با نیکلاس میره و گابریل از امیلی میخواد تا همراهیش کنه. نیکلاس وقتی با امیلی تنها میشه گلگی میکنه از پیرکادو و بهش میگه خودش میخواست اول فروشگاه مینیمال داشته باشه بعد گفت باید خیلی تو چشم اما حالا که این کارو کردیم اومده میگه زیاده روی کردیم و خوشش نیومده! واقعا موندم چجوری این همه سال باهاش کار کردین! موقع فیلم دیدن امیلی میره پیش گابریل. اونجا یه دختر میاد و شروع میکنه حرف زدن با گابریل و نزدیک شدن بهش گابریل به بهانه کار داشتن با امیلی از اونجا میرن. امیلی و گابریل به نمایشگاه بادکنک‌ها میرن. اونجا تو هر اتاق با بادکنک کار خاصی انجام دادن که باهمدیگه اونجا عکس میگیرن.

میندی میخواد بره که نیکلاس میگه خیلی زوده بریم نوشیدنی بخوریم؟ و باهمدیگه بیشتر وقت میگذرونن. فردای آن روز تو شرکت نیکلاس به امیلی خبر میده که میخواد با شرکت اونا همکاری کنه تا با پیرکادو همکاری کنن امیلی خیلی خوشحال میشه و بعد از باخبر شدن سیلوی و بقیه، سیلوی میگه شگفت انگیزه! سپس باهمدیگه برای ناهار قرار میزارن.  اونجا نیکلاس میگه میخواد با پیرکادو دیگه همکاری نکنه و از اسم و برندش فقط استفاده کنه اونا جا میخورن و میگن ولی نمیشه که! اما نیکلاس میگه خیلیا این کارو کردن من میخوام به جای اون با گریگوری همکاری کنم. امیلی و بقیه به شدت تعجب میکنن همان موقع پیرکادو با خوشحالی میخواد از خیابون رد بشه تا پیش اونا بره که با موتور تصادف میکنه و همگی با دیدن اون صحنه شوکه میشن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر فصل ۱ و ۲ سریال امیلی در پاریس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا