خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز)

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) را می توانید مطالعه کنید. سریال ترکی علیرضا (دردسرساز ) یک سریال عاشقانه از سری سریال های بلند ترکیه ای است که طرفداران بسیار زیادی دارد. سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) به کارگردانی Recai Karagöz و تهیه کنندگًساخته شده است. سریال ترکی دردسرساز محصول سال ۲۰۲۱ کشور ترکیه است. ستاره های اصلی سریال شامل آیچا آیشین توران Ayça Ayşin Turan و تولگا ساریتاش Tolga Saritas و Pinar Caglar Gencturk و یاگیز جان کونیالی می باشد.

قسمت ۱۵ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) 
قسمت ۱۵ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز)

خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) 

سلمان در اصل با سادی آکسوی کسی که حشمت خانواده اش را به خیال این که آنها مسبب قتل همسر و دو پسرش بوده اند به قتل رسانده، همکاری می کند و از او جنس می گیرد. از طرفی هم هالیده آدرس سادی را پیدا کرده و سراغ او می رود. وقتی هالیده خودش را دختر حشمت گورکان معرفی می کند، سادی به شدت عصبانی می شود و می گوید: «تو از جونت سیر شدی؟ » هالیده می گوید: «من فقط اومدم صحبت کنیم. نمیخوای کسایی که باعث شدن جزاشو ببینن؟ » سادی با خشم می گوید: «بابات و ارسویلو ها تاوان کارایی که کردن رو پس میدن! خیلی کم مونده! »

علیرضا و حسن و فاتح و فرید سلمان را تعقیب می کنند و هالیده هم سادی را. بوراک به سلمان زنگ میزند و عکس علیرضا را برایش می فرستد و می گوید که حشمت دیگر به او اعتمادی ندارد و به خاطر همین هم دنبالش ادم فرستاده. سلمان عصبی می شود و ترجیخ می دهد به محل قرار با سادی نرود. از آن طرف علیرضا سادی را کتک میزند و با خود می برد. هالیده هم شاهد این صحنه است. مراد و فسون برای خوردن شام به رستورانی می روند. مراد مدام فسون را با کارهایش تحت تاثیر می گذارد. او که تمام پیج ها و اکانت های فسون را زیر و رو کرده تا در موردش بیشتر بداند برای خوشحال کردنش یک ظرف بزرگ صدف برایش سفارش می دهد. فسون واقعا خوشحال می شود.

وقتی میتات در مورد پیشنهاد فواد به ملک می گوید و دوست ندارد دخترش را عروس انها بکند، ملک به او می گوید که اتفاقا این کار به نفع همه است و فواد را هم راضی می کند. بعد هم با دریا صحبت می کند اما دریا با عصبانیت می گوید: «یعنی چی مامان؟ پس عشق چی میشه؟ » ملک می گوید: «مهم نیست.. حتی اگه دوستش نداری، تو جامعه ما خیلی وقتا شده مردا زودتر از زنا و خیلی جوونتر میمیرن! » دریا که منظور او را فهمیده جا می خورد و از مادرش می خواهد تحت فشارش نگذارد. ملک فقط از او می خواهد خوب به این ازدواج و منفعت هایی که برایشان دارد فکر کند.

هالیده فورا به علیرضا زنگ میزند و با او قرار می گذارد و در مورد سادی آکسوی از او می پرسد. علیرضا می گوید که او نمی شناسد. هالیده می گوید: «واقعا نمیشناسیش؟ همش تصادفیه؟ بابام برای انتقام مادر و برادرام خانواده ی آکسوی رو به قتل رسوند و فقط سادی زنده موند… » علیرضا که این را می فهمد از هالیده می خواهد بیخیال این کار بشود و خودش را به خطر نندازد. علیرضا به محض این که متوجه می شود، سادی در اصل آدم نفوذی مظفر است، به حشمت در مورد این که او چه کسی است حرفی نمیزند و به جایش ویدیویی نشانش می دهد که در ان سادی را با ضرب چند گلوله به سینه اش کشته و حشمت هم آن را به اعضای کنسرسیوم نشان می دهد. همه کار علیرضا را تایید می کنند. علیرضا برای این که در مورد قتل خانواده هالیده بفهمد سعی می کند با سادی صحبت کند.

وقتی هالیده دوباره سراغ سادی می رود خبری از او نیست. بوراک خودش را می رساند و ویدیویی که داخل آن علیرضا سادی را به قتل رسانده نشانش می دهد تا به هالیده بفهماند علیرضا در اصل چطور آدمی است…
شب وقتی علیرضا به خانه می رود، مادرش با لبخند به او می گوید که مهمان دارند و همان موقع هالیده هم وارد می شود. علیرضا با دیدن او جا می خورد. رقیه شروع به تشکر از هالیده به خاطر این که بالاخره علیرضا را راضی کرده از انتقام صرف نظر کند، می کند که هالیده می گوید: «یه چیزایی در رابطه با سادی آکسوی باید بهتون بگم. »

و رو به علیرضا می گوید: «تو همون مردی که دیشب تو چشام نگاه کردی و گفتی نمیشناسیش رو کشتی! » علیرضا از هالیده می خواهد جلوی خانواده اش در مورد این موضوع صحبت نکند اما هالیده ادامه می دهد: «بهشون بگو که خصومتم با مافیا رو تموم نکردم حتی و تحت فرمانشون در اومدم و یکی از بی رحم ترین افراد این دنیای مافیا شدم… » رقیه با بغض و ناباوری به پسرش خیره می شود.

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا