خلاصه داستان قسمت ۳۵۴ سریال ترکی روزگاری در چکوروا

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۵۴ سریال ترکی روزگاری در چکوروا را می توانید مطالعه کنید. این مجموعه ترکیه ای باء نام ” زمانی در چوکوروا ” نیز در ایران شناخته می شود. ژانر این سریال درام رمانتیک است و کارگردانان این سریال مورات سراچ اغلو می باشد. نخستین قسمت از این مجموعه در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸ از شبکه آ تی وی پخش شد.

قسمت ۳۵۴ سریال ترکی روزگاری در چکوروا
قسمت ۳۵۴ سریال ترکی روزگاری در چکوروا

قسمت ۳۵۴ سریال ترکی روزگاری در چکوروا

مژگان فکرت را مقصر میداند و میگوید که او باعث شده است که تکین به این وضعیت بیفتد. سپس به زور او را بیرون میکند. امید پیش مژگان آمده و او را بغل میکند تا دلداری بدهد.
شب در خانه، دمیر عکسهای دوران نوجوانی خود به همراه عدنان را به زلیخا نشان میدهد و از خاطراتشان می‌گوید. او می‌گوید که عدنان اشتباهات زیادی داشته، اما هرگز آدمی نبوده که به کسی تجاوز کند.
امید پیش فکرت به دفتر او می رود. فکرت در حال مشروب خوردن است و گریه میکند. امید به خاطر چاپ کردن اطلاعیه‌ او در روزنامه او را سرزنش میکند. فکرت می‌گوید که میداند اشتباه کرده است، اما از اینکه دمیر به هیچکدام از تهدیدهای او واکنش نشان نداده حرصش گرفته بود و برای همین چنین کاری کرد. او می‌گوید که فکر نمی‌کرد عمویش را تا این حد ناراحت کند.

یک هفته بعد، حال چتین بهتر می شود.‌او‌ همچنان در بیمارستان است. زلیخا به بیمارستان می آید تا تکین را ببیند .‌او در راهرو حرفهای لطفیه و فکرت را می شنود. لطفیه یکی از نامه های صبیحه، خواهرش را به فکرت داده تا بخواند. داخل نامه نوشته شده است که او عدنان را دوست دارد و قرار است هر دو طلاق بگیرند و با هم ازدواج کنند. لطفیه به فکرت می‌گوید که عدنان به مادر او تجاوز نکرده بود، بلکه آنها عاشق یکدیگر بوده اند. فکرت عصبانی می شود و میگوید که چنین چیزی امکان ندارد ، اما لطفیه می‌گوید که نامه های زیادی از طرف مادرش دارد. فکرت با ناراحتی و عصبانیت می رود. لطفیه به اتاق تکین می رود. تکین خواب است. زلیخا داخل می رود و از لطفیه احوال تکین را می پرسد. لطفیه با شرمندگی به خاطر کارهای فکرت از زلیخا معذرت خواهی میکند. زلیخا خداحافظی کرده و بیرون می رود. او حواسش به اتاق است و هنگامی که لطفیه بیرون می رود، او سریع به اتاق رفته و کیف لطفیه را برمیدارد.

قسمت ۳۵۴ سریال ترکی روزگاری در چکوروا
قسمت ۳۵۴ سریال ترکی روزگاری در چکوروا

سپس به حیاط بیمارستان می رود و نامه را از داخل کیف برمیدارد. او برای اینکه برداشتن کیف را دزدی نشان دهد، پولهای کیف را برداشته و آنها را به یک زن نیازمند دم در بیمارستان می دهد و می رود.زلیخا سریع به شرکت پیش دمیر می رود و نامه را به او میدهد و با خوشحالی به دمیر می‌گوید که عدنان به مادر فکرت تجاوز نکرده است و دیگر نیاز نیست او نگران و ناراحت باشد. دمیر خیالش راحت شده و می‌گوید‌ که می‌دانست چنین پدری نداشته است.
لطفیه به اتاق می رود و متوجه نبود کیف خود میشود. او از پرستار پیگیری میکند و پرستار میگوید که در بیمارستان زیاد دزدی می شود و او باید مراقب کیف می بود. لطفیه به خاطر نامه نگران و ناراحت می شود.

تکین مرخص شده و به خانه می رود. فکرت با شرمندگی پیش او رفته و بابت اینکه باعث سکته او شده است معذرت خواهی میکند. تکین با دلخوری میگوید که او به خاطر اطلاعیه فکرت حالش بد نشد، بلکه ماجرای بمب را فهمیده است و از اینکه فکرت به خاطر کینه خود، قصد جان دیگران را کرده بود ناراحت است. فکرت قسم میخورد که قرار نبود به کسی آسیبی برسد و او حتی می‌تواند تحقیق کند. او سپس می‌گوید که دیگر نمیخواهد آنجا بماند و برای آلمان بلیت گرفته است و فردا صبح می رود. او می‌گوید که هیچ چیز از ارث تکین نمیخواهد و همه را به کرمعلی واگذار میکند. تکین برای او آرزوی موفقیت میکند و میگوید که در آن خانه همیشه به روی او باز است.
صبح روز بعد، لطفیه و تکین، فکرت را بدرقه میکنند. فکرت از تکین میخواهد که از طرف او از مژگان نیز خداحافظی کند زیرا او زودتر به بیمارستان رفته است. فکرت سوار ماشین می شود و هنگامی که در جاده به سمت فرودگاه می رود، توجهش به اعلامیه های روی دیوار جلب می شود. او پیاده شده و آنها را میخواند. روی اعلامیه خطاب به شهروندان چکوراوا نوشته شده است که این نامه ثابت میکند که فکرت فردی دروغگو و تهمت زن است. سپس نامه مادر خودش برای عدنان را میبیند. او به شدت شوکه و عصبانی می شود.

بیشتر بخوانید:

(بخش دوم) خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی روزگاری در چکوروا + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا