خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز)

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) را می توانید مطالعه کنید. سریال ترکی علیرضا (دردسرساز ) یک سریال عاشقانه از سری سریال های بلند ترکیه ای است که طرفداران بسیار زیادی دارد. سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) به کارگردانی Recai Karagöz و تهیه کنندگًساخته شده است. سریال ترکی دردسرساز محصول سال ۲۰۲۱ کشور ترکیه است. ستاره های اصلی سریال شامل آیچا آیشین توران Ayça Ayşin Turan و تولگا ساریتاش Tolga Saritas و Pinar Caglar Gencturk و یاگیز جان کونیالی می باشد.

قسمت ۱۲ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) 
قسمت ۱۲ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز)

خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) 

میتات و ملک برای گفتن سر سلامتی پیش حشمت می روند. اما میتات شروع به بد گفتن در مورد ارسویلو ها و بوراک می کند. حشمت که او را خوب می شناسد می گوید: «تو برا عیادت اومدی یا پر کردن من؟ » میتات می گوید :«واسه گفتن واقعیت ها اومدم. صبرمون دیگه تموم شده. اگه تو به مجمع برگردی همه مون پشتتیم! » حشمت که از حرف زدن های او کلافه شده دیگر چیزی نمی گوید. فاتح به خاطر حمله ی یاشارو افرادش و خساراتی که به مغازه وارد شده خیلی ناراحت است و به حسن می گوید چطور می توانند از پس هزینه ها بربیایند که فرید با مقدار زیادی پول از راه می رسد و از انها می خواهد که از ان پول استفاده کنند اما حسن می گوید: «طلاهای خدا بیامرز رو فروختی؟ » فرید می گوید: «اگه نیهان بود خودش هم همینو میخواست. » فاتح و حسن با لبخند پر از تشکر به او خیره می شوند. علیرضا مرخص می شود و شب به خانه می رود. هالیده با خودش کلنجار می رود که به علیرضا زنگ بزند یا نه و در اخر به او پیام می دهد. علیرضا با دیدن پیام او لبخند میزند و شروع به پیام دادن به هم می کنند. خواهرزاده ی علیرضا که برای دایی اش پیج زده و اکانت باز کرده تا معروف بشود، عکسی از دیدار حشمت و علیرضا را هم پشت می کند.

فواد با دیدن عکس به بوراک می گوید: «معلومه که یاشار از بودن حشمت پیش علیرضا خبر داشته و بی خبر از تو به اون شلیک کرده! فورا باید قبل از حشمت پیداش کنیم تا دهن کنسرسیوم رو ببندیم! » صبح خیلی زود مظفر به دیدن علیرضا می رود و به او می گوید که اگر یاشار را قبل از همه پیدا کنند، می توانند کنسرسیوم را با اعترافات او زیر و رو کنند. از طرفی اعضای کنسرسیوم سراغ فواد می روند تا با هم پیش حشمت بروند و در مورد اتفاقات اخیر از او معذرت بخواهند و به نوعی او را در عمل انجام شده قرار می دهند. وقتی انها دور حشمت جمع می شوند و بوراک را مقصر همه چیز میدانند، فواد هم از جا بلند می شود و می گوید: «اگه پسرم خیانتی در حقمون کرده باشه بدون توجه به چیزی اونو هم به سزاش میرسونم. » مرت املاکی را با تهدید اسلحه از فروختن خانه شان منصرف می کند اما او با صورتی کبود و زخمی همراه ماموران پلیس به در خانه ی رقیه می رود و شکایت مرت را می کند. مرت با دیدن او به سمتش حمله می برد که چرا دوباره اطراف خانه شان پیدایش شده که پلیس ها او را می گیرند.

هالیده به اطلاعات تازه ای در مورد مرگ مادر و برادرشان دست پیدا می کند و به دیدن دادستان پرونده می رود. دادستان به او می گوید تا از چیزی مطمئن نشده بهتر است پرونده را دوباره باز نکند چون ممکن است به حساب هایی بربخورد که پدرش نتواند پس بدهد.. علیرضا سراغ راننده های تریلی که زیر دست یاشار کار میکردند می رود تا شاید آنها آدرسی از او داشته باشند. یکی از انها آدرس خانه ای را می دهد و علیرضا با رفتن به انجا متوجه می شود که یاشار خودش انجا زندگی نمی کند و فقط برای رسیدگی به پسرش پول می فرستد. علیرضا از نگهبان آنجا می پرسد که یاشار آخرین بار کی زنگ زده و شماره را از او می گیرد و برای مظفر می فرستد تا آدرس را برایش پیدا کند. مراد به دیدن فسون می رود و از او می خواهد برای جبران لطفش همراهی اش کند. فسون هم قبول می کند. شبانه علیرضا به خانه ای که یاشار انجا پنهان شده می رود که قبل از خودش حشمت را می بیند که مقابل یاشار نشسته. علیرضا به سمت حشمت اسلحه می گیرد و می گوید: «بهم قول داده بودی با هم حساب گلوله ای که بهمون شلیک شده رو پس بگیریم. » حشمت می گوید: «قبل از یاشار حساب های دیگه ای هست که باید بهش رسیدگی بشه. میخوام بدونم پشتت به کیا گرمه؟! »

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا