خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی داستان یک پری + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران سریال های ترکی خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی داستان یک پری را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. این سریال جذاب درام در رابطه با دختری است که قصد دارد زندگی‌اش را به طریقی نادرست تغییر دهد. هنگام ارتکاب جرم نیز تصادف شدیدی کرده و ماجرا آغاز می‌شود. سریال ترکی داستان یک پری بعد از اتمام پخش سریال مستاجر بی نقص روزهای فرد ساعت ۲۰:۰۰ از شبکه جم تیوی و یک ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Alina Boz, Taro Emir Tekin, Nazan Kesal, Hazal Filiz Küçükköse, Müfit Kayacan, Mustafa Mert Koç, Tülin Ece, Baran Bölükbaşı, Kadir Çermik, Bilgi Aydoğmuş, Okan Urun, Şener Savaş, Canan Atalay, Ali Aksöz, Merve Oflaz.

فردی پیش فیگن رفته و بهش میگه که فهمیده کار اون بوده پخش اخبار و باهاش دعوا میکنه فیگن بهش میگه من تازه رابطه ام با زینب خوب شده خرابش نکن! فردی میگه متاسفم ولی رابطه منم با اونور خیلی خوبه و نمیخوام این خبرو ازش مخفی کنم و از اونجا میره. فردی واسش یه لینک میاد که خبر مصاحبه اونور و زینب را میبینه سپس به اونور پیام میده و میگه که زیر سر فیگن بوده پخش خبر اونور به شدت عصبی میشه. زینب میره خونه و با مریح این خبرو در جریان میزاره و به شدت عصبی میشه از دست فیگن مریح ازش میخواد به خودش مسلط باشه و حرص نخوره. فردای آن روز فوآد به شرکت سر قرار با نسلیهان میره که با هاریکا و ظفر هم روبرو میشه بعد از چند دقیقه آدم های ارگول به اونجا میان و فوآد را میگیرن و هاریکا چسب را رو دهنش میزنه و به آدم های ارگول میگه تا از در مخفی برن. فوآد را سوار ماشین میکنن و چسبو از دهنش میکنن و با اسلحه تهدیدش میکنن. فوآد تو راه میگه کار من نیست من کاری نکردم نسلیهان خانم دستور داده کار اونه و واسش مدرک هم دارم! اونا قبول میکنن تا مدرک را ببینن سپس فوآد آنها را به طرف یه عتیقه فروشی میبرن. اونجا فوآد به فردی به نام نزیح میگه که بره امانتیش که یه هارده بیاره.

آنها هارد را به لپ تاپ میزنن اما با یه کارتون روبرو میشن آنها عصبانی میشن و از فوآد میپرسه تو مارو مسخره کردی؟ فوآد با ترس به نزیح میگه برو هارد خودمو بیار این چیه دیگه؟ سپس اونو با خودشون از اونجا میبرن فوآد از نزیح میخواد تا به پلیس خبر بده. بعد از رفتن اونا اونور و نسلیهان با یکی از افرادشون از پشت بیرون میان و گونور به خاطر میاره که همه چیزو با اونور درمیان گذاشته بود و باهم این نقشه را کشیده بودن. زینب از خواب بیدار شده و بعد از حاضر شدن به طرف خانه فیگن راهی میشه. اونور و نسلیهان به شرکت برمیگردن و به هاریکا و ظفر میگه که همه چیز تموم شد هاریکا به خاطر صدای ضبط شده خودش سعی میکنه فلشو بگیره اما نسلیهان قبول نمیکنه. اونور از اونجا میخواد بره که هاریکا و نسلیهان ازش تشکر میکنن. زینب به خونه فیگن رفته و اونجا باهاش دعوا میکنه به خاطر کارهایی که کرده. ینب حالش بد میشه و دلش درد میگیره فیگن آرومش میکنه و ازش میخواد آروم باشه تا برن دکتر. وقتی بهتر میشه زینب میخواد بره که فیگن میگه بهتره قبل از رفتنت دلیلشو ببینی سپس به یه اتاق میبرتش و میگه تا حالا به کسی اینجارو نشون ندادم!

او سپس گهواره بچه شو نشون میده که زینب با دیدن گهواره میگه اون پاپوش چقدر شبیه پاپوش های منه! سپس جلو میره و با دیدن پاپوش ها میگه این پاپوش منه! یعنی چی؟ فیگن واسش تعریف میکنه که دخترش نمرده بلکه ازش گرفتن و کم کم بهش توضیح میده که او دخترشه زینب شوکه میشه و میگه این یعنی چی؟ شما واقعا مریضین! من هم مادر دارم هم پدر این حرفا چیه دیگه!؟ و میخواد از اونجا بره که فیگن بهش میگه باور کن راست میگم سپس برگه دی ان ای را بهش نشون میده و در آخر میگه اگه شک داری برو از پدرت بپرس! زینب با حالی داغون از خونه بیرون میاد و تو راه به تمام خاطراتش با فیگن و حرفایش فکر میکنه اونور بهش زنگ میرنه و میپرسه که کجاست تا بره پیشش و وقتی صدای لرزان زینب را میشنوه سریعا خودشو بهش میرسونه. فیگن به مریح زنگ میزنه و میگه که همه چیزو بهش گفتم مریح جا میخوره. اونور به زینب میرسه و میپرسه که چیشده؟ این چه سر و وضعیه؟ زینب بعد از نشستن تو ماشین ماجرارو واسش تعریف میکنه سپس به طرف خانه پر زینب راهی میشن. اونجا زینب با عصبانیت از پدرش میپرسه که من کیم؟ من بچه کیم؟ صدری شوکه میشه. فردی به اونور زنگ میزنه و میگه باید باهات حرف بزنم درباره زینب و باهاش قرار میزاره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی داستان یک پری + تصویر

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا