هنرهای معروف یک تا هفت کدامند؟
کارشناسان حوزه هنر آنها را به ۷ بخش تقسیم بندی کرده اند که عبارتند از :
هنر اول : معماری
سبک طراحی و شیوه ساخت و ساز ساختمانها و دیگر سازههای فیزیکی است.
هنر دوم : هنرهای دستی مانند مجسمه سازی ، شیشه گری و …
هنرهای دستی به آن دسته از هنر ها گفته میشود که هنرمند با حرکات دست خود به خلق یک شیء میپردازد.
هنر سوم : هنرهای ترسیمی شامل نقاشی ، خطاطی و …
هنرهای ترسیمی در واقع شاخه و فرمی از هنرهای تجسمی است که در آن هنرمند با استفاده از ابزاری به رسم و ثبت یک اثر هنری می پردازد.
هنر چهارم : ادبیات شامل شعر ، داستان ، فیلمنامه و…
عبارت است از آنگونه سخنانی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کردهاند و از خواندن و شنیدن آنها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذّت کردهاند.
هنر پنجم: موسیقی
موسیقی یا خُنیا هنری است که از صداها تشکیل شده است.
هنر ششم : ورزش ، رقص و حرکات نمایشی
این هنر در حقیقت هنری است که در آن افراد با استفاده از تحرکات بدنی به خلق اثر میپردازند.
هنر هفتم : هنرهای نمایشی مانند سینما ، تئاتر و…
شکلی از هنر است که برخلاف هنرهای پلاستیکی، هنرمند در آن با استفاده از بدن و فیزیکِ خود در وهلهٔ نخست و سپس بهرهگیری از امکانات دیگر به خلق هنر خود میپردازد.
اما تمامی آثارهنری درارای وجوهی مشترک با یکدیگر هستند که این وجوه زمینه ساز شکل گیری هنرهای هفتگانه شده است :
الف ) تخیل به عنوان مهمترین عامل در شکل گیری آثار هنری به شمار می رود ، هرچه هنرمند حس تخیل بهتری داشته باشد آثار او در بین سایر هنرمندان شاخص تر می شود.
ب ) احساسات و عواطف هنرمند ، وجه اشتراک آثار هنری در این است که بیشتر این آثار بر اساس عواطف و احساسات هنرمند شکل می گیرد و کمتر تفکر منطقی و عقلانی در پیش زمینه آثار هنری دخالت دارند . این بدین معنی نیست که هنرمند از عقل ، شعور و درک خود در خلق آثار استفاده نمی کند ، به عبارتی یعنی احساسات هنرمند بر جنبه های فکری در ابتدای شکل گیری طرح او برتری می یابد.
ج ) منشوری بودن و چند معنایی بودن آثار هنری ، این بدین معنی است که وقتی هنرمند اثری را خلق می کند هرکس که در مقابل آن قرار می گیرد با توجه به تفکرات و احساسات خود می تواند برداشت متفاوتی از آثار هنری داشته باشد . بدون شک وقتی یک اثر هنری از عواطف و احساسات هنرمند شکل می گیرد نمی تواند معنایی تک بعدی داشته باشد و استنباط از آن متفاوت می شود.