خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی وصلت + عکس

در این قسمت از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی وصلت را مشاهده می کنید. با ما همراه باشید. این سریال همانند سایر مجموعه های ترکیه ای به عشق وابسته است. بیشتر نویسندگان و تولید کننده های سریال در ترکیه نگاهی ویژه به عشق در آثارشان دارند. این مجموعه همچون سریال حلقه در کنار عشق به ماجراجویی و اکشن نیز روی آورده است.سریال ترکی وصلت Vuslat محصول شرکت سینمایی A23 Medya می باشد. کانال پخش کننده آن شبکه Trt 1 ترکیه است. این سریال در ژانر درام و اکشن توسط باریش یوز کارگردانی شد. نویسنده این اثر تلویزیونی Betul Yagsagan است. بازیگران این سریال عبارتند از؛ مرت کارابولوت، مورات کاراسو، قمزه سونر آتای، ادرم آکاچه، اوزجان وارایلی، مهمت اوزگور، گوزده کایا، نورهان اوزنن، عثمان آلکاش، امید کانتارچیلار، دوریم اوزکان، کادیر دوغولو و… .

قسمت ۱۸ سریال ترکی وصلت

خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی وصلت

نهیر به عمد سراغ فریده می رود و وقتی او را سرگرم صحبت با گوشی می بیند، لیوان قهوه اش را روی تمام طرح هایی که او ساعت ها رویش وقت گذاشته بود می ریزد و با پوزخند می گوید:« حالا چطور میخوای اینارو تموم کنی! » فریده که از طرفی نگران فیرات است با این اتفاق بیشتر اشک می ریزد.

کرم جلوی آلتان را می گیرد و تهدیدش می کند که بهتر است او و عزیز پا توی کفش او نگذارند چون ممکن است برایشان بد تمام بشود و از طرفی هشدار می دهد که حواسش ب هردوی انها هست! صالح مشغول تعمیر همان سنجاق سینه ی قدیمی که جان فریده را نجات داد است. او از توی جعبه ی قدیمی عکسی از دختری که خیلی شبیه فریده است بیرون می آورد و پشت آن را می خواند که نوشته: برای داداش فائق چلار عزیزم. فریده چائلار سلطان به اتاق پریهان می رود تا به خاطر دعوایی که داشته اند صحبت بکند و آشتی بکنند اما پریهان به او می گوید:« معلومه عزیز بهت گفته تا از من مغذرت بخوای! تو حتی به خاطر کاری که کردی پشیمون نیستی! » سلطان حرص می خورد و اتاق را ترک می کند.

به آلتان خبر می رسانند که فیرات با کیفی در دست از هتل خارج شده. عزیز با عصبانیت از آلتان می خواهد هرطور شده جلوی فیرات را بگیرد تا در این باتلاق فرو نرود. اما از طرفی هم کرم به فیرات سپرده تا خوب حواسش را جمع بکند و اگر هرکسی را که مشکوک به تعقیبش بود را شناسایی کرد فورا قالش بگذارد! سرپیل به کرم خبر می دهد پارچه هایی که آورده بودند نیست. کرم به شدت عصبانی می شود و مسئول این کار را می خواهد که سرپیل با یک تماس متوجه می شود عزیز ادرس تحویل را عوض کرده است. از طرفی عزیز هم به اتاق کرم می رود و تمام وسایل آن را زیر و رو می کند تا در نهایت در سطل آشغال او آدرسی پیدا می کند و تصمیم می گیرد به همان آدرس برود. پریهان که توی دستش لیوان مشروبی بوده، با خوردن آن دچار تنگی نفس می شود و روی زمین می افتد. سلطان دوباره به سمت اتاق او می رود اما وقتی پریهان در را باز نمی کند قصد رفتن می کند که پریهان به زور یکی از اشیای روی میز را روی زمین می اندازد تا صدای آن جلب توجه بکند. سلطان با نگرانی وارد اتاق می شود و مادرش را نیمه جان روی زمین می بیند.

عزیز خودش را به محل قرار می رساند. یالچین هم از دور او را زیر نظر دارد. عزیز به سمت فیرات می رود و وقتی می بیند او حاضر به پس دادن کیف نیست، با او درگیر شده و به زور سوار ماشینش می کند. یالچین هم سعی می کند آنها را دنبال کند اما وقتی نمی تواند به فریده زنگ میزند و خبر می دهد که عزیز فیرات را دزدیده. عزیز کیف فیرات را بیرون از ماشین پرت می کند و عبدالله که خودش را به انجا رسانده کیف را برمیدارد. از طرفی هم فریده که این خبر را شنیده چاره ای نمی بیند تا از کرم کمک بخواهد! کرم که می فهمد عزیز مانع عملیات انها شده عصبی می شود اما تصمیم می گیرد در ظاهر به فریده کمک بکند. جیلان که نگران فریده بوده به سمت شرکتی که او در آن کار می کند می رود. نهیر وقتی می فهمد او خواهر فریده است، با خوش رویی ظاهری او را به سمت اتاق خودش می برد. عبدالله پرونده ی داخل کیف را به دست صالح می رساند. صالح مدتی به پرونده خیره می شود و بعد با ابروهای گره خورده می گوید:« پس شروع شده… انشالله که خیر باشه…. » و پرونده را داخل گاو صندوقش قرار می دهد. عزیز فیرات را به خارج از شهر و نزدیک دریا می برد. او منتظر شخص دیگری است که فریده و کرم هم از راه می رسند. عزیز خیره به فریده می ماند و از دور صدای آژیر ماشین های پلیس به گوش می رسد.

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا