خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال رحیل از شبکه ۳ سیما

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال تاریخی رحیل را برای شما علاقه مندان به این سریال قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال رحیل به کارگردانی مسعود آب‌پرور و نویسندگی فرهاد نقدعلی ساخته شده است. رامین عباسی‌زاده تهیه‌کنندگی این اثر را برعهده دارد که از شبکه سوم سیما هرشب ساعت ۲۰:۳۰ بر روی آنتن می‌رود. ژانر سریال رحیل درام و تاریخی است و دو فصل دارد. تعداد قسمت های سریال رحیل ۴۰ قسمت خواهد بود که ۲۰ قسمت فصل اول آن در اوایل صفر و فصل دوم آن در ایام فاطمیه پخش خواهد شد.

سریال رحیل
سریال رحیل

خلاصه داستان سریال رحیل

حتما کنجکاو هستید تا درباره خلاصه سریال رحیل بیشتر بدانید. در این مورد باید بگوییم که رحیل روایتی زنانه از اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی است و محوریت آن بر روی شخصیتی به نام مها می‌گردد که هنگام فروپاشی دربار قاجار، رهبری ندیمه‌های بی‌پناه را برعهده می‌گیرد. او تلاش می‌کند تا آنها را متحد کرده و تعزیه‌ای عاشورایی برپا کند.


 

 

قسمت ۲۱ سریال رحیل
قسمت ۲۱ سریال رحیل

قسمت ۲۱ سریال رحیل

زینت پیش مها میره و میگه منتظر بودم کمی حالت بهتر بشه بعد بیام پیشت مها میگه الانم حالم خیلی خوبه بالاخره جواب سوالاتمو فهمیدم  آنها باهم حرف میزنن که زینت با گریه بهش میگه منو ببخش مها جانم ولی منم خبر داشتم که خون قاجار تو رگهات نیست، مها میگه چی؟ تو هم میدونستی؟…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰ سریال رحیل
قسمت ۲۰ سریال رحیل

قسمت ۲۰ سریال رحیل

چندین سال قبل، شفیق چندتا نوزاد پسر و دختر آورده سراغ قمر او دوتارو برمیداره و میبره پیش زیور و میگه یکیو انتخاب کنه او یکیو برمیداره و انعام شفیق را میده و میره از اونجا. زمان حال، خدمه های تو اندرونی گریه میکنن و ماهی از مها میخواد تا قبول نکنه و میگه همگی میریم پیش ولیعهد مها میگه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹ سریال رحیل
قسمت ۱۹ سریال رحیل

قسمت ۱۹ سریال رحیل

چندماه قبل، مها پیش سید رفته و بهش میگه که سفری دور و دراز دارم و میخواد گوهر را به دست او بسپاره تا مراقبش باشه تا برگرده سید میگه با خودت ببر این گوهر جای پاک و تمیز هیچ اتفاقی واسش نمیوفته مها میگه مادرم درباره این گوهر باهاتون حرف زده؟ سید سربسته یه چیزهایی میگه سپس مها خداحافظی میکنه و میره.…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸ سریال رحیل
قسمت ۱۸ سریال رحیل

قسمت ۱۸ سریال رحیل

مها و ماهی با شنیدن پا پس کشیدن سیف التجار ناراحت شدن و تو فکر فرو رفتن. خان بابا پیش ولیعهد میره و او میگه خبرو خودم گرفتم سپس بعد از کمی حرف زدن ولیعهد میگه خودم میرم خواستگاریش دیگه مها خار شده باید خودم پا پیش بزارم خان بابا میگه او دلداده ای داره ولی هیچ وقتم با شاهزاده وصلت نمیکنه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۷ سریال رحیل
قسمت ۱۷ سریال رحیل

قسمت ۱۷ سریال رحیل

چند سال قبل، سید با حکیم در حال صحبت کردنن که متوجه میشن مها از پشت دیوار داره پنهانی گوش میده تا یاد بگیره که ازش میخوان بیاد پیششون بشینه سپس ازش میخوان تا اگه کلمه ای را معنیشو نفهمیده بگه تا بهش توضیح بدن او هم میگه و سید واسش توضیح میده. زمان حال، مها میخواد بره شمس العماره که شمامه میره…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۶ سریال رحیل
قسمت ۱۶ سریال رحیل

قسمت ۱۶ سریال رحیل

چندسال قبل، زیورالملوک دخترش مها را با زینت الملوک پیش سید میبره تا ازش بخواد مها اونجا شروع کنه به درس خوندن سید میگه مها سنش خیلی کمه و نمیشه که از اول آموزش دوباره شروع کنم کلاسو و سطح این کلاس برای مها سنگینه زیورالملوک میگه مها خیلی باهوشه از همه ی هم کلاسیاش جلوتره…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۵ سریال رحیل
قسمت ۱۵ سریال رحیل

قسمت ۱۵ سریال رحیل

چندماه قبل، حسن با دستپاچگی به صحافی میره و به اصلان میگه مها بانو داره میاد پاشو برو یه آبی بزن به سر و صورتت. ما به اونجا میاد و میبینه که پارچه نوشته هایی با اشعاری نفیس اونجاست مه مها حسابی خوشش میاد و خوشحال میشه. اصلان به اونجا میاد و مها میگه اینا خیلی قشنگ و تحسین برانگیزه!…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۴ سریال رحیل
قسمت ۱۴ سریال رحیل

قسمت ۱۴ سریال رحیل

شمامه به اتاق مها میره و وقتی میبینه نیست شروع به گشتن میکند همان موقع مها میاد و او پنهان میشه اما مها میفهمه که شمامه به پاش میوفته که او را ببخشه مها میگه سرگد زمان و بیتاج چی میخوان از من؟ شمامه اولش زیربار نمیره و میگه نمیشناسمشون که مها ازش میخواد بگه شمامه میگه من فقط دلباخته ولیعهدم…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۳ سریال رحیل
قسمت ۱۳ سریال رحیل

قسمت ۱۳ سریال رحیل

در گذشته، مها با مادرش در حال حرف زدنه و بهش میگه اون امانتی که بهت دادمو بزار یه جای متبرک و مطهر بعد از کمی حرف زدن حالش بد میشه که ماه میترسه و میبینه مادرش از حال میره. زمان حال، شماره با حالی داغون و چشمانی گریان پیش بیتاج رفته بیتاج با دیدنش میگه خبر بدی داری؟.…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۲ سریال رحیل
قسمت ۱۲ سریال رحیل

قسمت ۱۲ سریال رحیل

اصلان به حسن میگه باید به مها بانو بفهمونم که دوستش دارم اما نمیتونم حسن بهش میگه من بهش فهموندم اصلان میپرسه چجوری؟ حسن میگه وقتی رفتم حرم شاه عبدالعظیم مها بانو هم اونجا بودن جوری که بشنوه و بلند بلند از راز دلت که پیش ایشون گیر کرده گفتم و شنید تازه روبندشو کنار زد اینور و اونورو دید که ببینه صدا از کجاست..…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۱ سریال رحیل
قسمت ۱۱ سریال رحیل

قسمت ۱۱ سریال رحیل

یک سال قبل، تعزیه ای برپا شده و مادرش به شدت گریه میکنه که مها واسش یه لیوان آب میبره و بهش میگه به خودم قول دادم اگه تا سال دیگه شفا پیدا کردین تعزیه ای باشکوه تر برپا کنیم که زن ها هم وسط میدان برن مادرش میگه چه شفا پیدا کردم چه نکردم شما باشکوه تر برپا کنید.…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰ سریال رحیل

قسمت ۱۰ سریال رحیل

یک سال قبل، مادر مها حسابی مریضه و روی تخت افتاده که مها میره بهش سر میزنه و داروهایش را بده و مادرش ازش حلالیت میطلبه و ازش میخواد بره کربلا تا دعا کنه واسش که اون دنیایش مثل این دنیاش مثل دوزخ نباشه مها میگه قرار بود باهم بریم! مادرش میگه نمیشه تو برو سپس ازش میخواد جعبه ای را باز کنه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹ سریال رحیل
قسمت ۹ سریال رحیل

قسمت ۹ سریال رحیل

شمامه با خوشحالی پیش بیتاج میره  او میخنده و میگه باید میبودی و میدیدی که چجوری ولیعهد به خاطر نامه هایی که پیدا شده برای مها عصبانی و دل چرکین بود. نگاهش میکردی از چشماش خون میچکید سپس میخنده و میگه وسط اندرونی داد میزد که شانس بیاری این برگه ها دو طرفه نباشه که خدا کنه باشه !…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸ سریال رحیل
قسمت ۸ سریال رحیل

قسمت ۸ سریال رحیل

چند ماه قبل، بیتاج جن زده میشه و درباره سحر و جادو جرف میزنه، او میگه انرژی هست که تمام انرژیمو میگیره و مدام تو خونه اینور اونور میره، تا اینکه رو زمین میوفته سرگد زمان میره سراغش و میگه چیشده؟ او گوهرهایی که دست یکسری از افراد هست حرف میزنه و میگه این افراد همه جا پخش شدن…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷ سریال رحیل
قسمت ۷ سریال رحیل

قسمت ۷ سریال رحیل

چند ماه قبل، رحیل در حال رفتن به کربلاست که تمام زن های اندرونی او را تا پای کالاسکه بد قه میکنن. اونجا از همشون خداحافظی میکنه، جمیل شعری که اصلان نوشته بود درباره غم دوری و حسرت برای مها را میخواد بره بده بهش که ولیعهد ازش میگیره تا ببینه چیه او شعر را میره برای مها میخونه و واسش آرزوی سلامت میکنه سپس راهی میشه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۶ سریال رحیل

قسمت ۶ سریال رحیل

چند ماه قبل، اصلان در حال نوشتن یه شعر است که درباره غم دوری و حسرته که جمیل از پشت دیوار در حال پنهانی دیدنش هست. زمان حال، شفیق با یکی از آدم هاش پنهانی وارد خانه ننه قمر میشن. ننه قمر متوجه میشه و با دیدن فردی با چاقو بالاسرش که تصویرش تو شیشه افتاده حسابی میترسه.…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۵ سریال رحیل
قسمت ۵ سریال رحیل

قسمت ۵ سریال رحیل

چند ماه قبل، اصلان تو تماشاخانه شعری میخونه و مردم دست میزنن و شادی میکنن مها از پشت پنجره ای نگاهشان میکند و خوشحاله تا اینکه یکدفعه مامورین نظمیه به داخل تماشاخانه میریزن و اصلان و مردم را که تشویق میکردن میخوان با خودشون ببرن مها جلوش می ایستد و میگه اینجا چخبره؟…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۴ سریال رحیل
قسمت ۴ سریال رحیل

قسمت ۴ سریال رحیل

چند ماه قبل اصلان پیش مها بانو میره تا بهش کتابی را بدهد. مها درباره کتابخانه بهش میگه که مثل مملکت آشفته و نابسامان شده سپس بعد از کمی حرف زدن بهش میگه من ازم کربلام دیگه بعد از فوت مادرم پای ماندن ندارم. مها درباره یکسری کتاب حرف میزنه که اصلان میگه شنیدیم ولیعهد تمام کتب را میخواد پشت قباله شما بزند…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳ سریال رحیل
قسمت ۳ سریال رحیل

قسمت ۳ سریال رحیل

چندماه قبل مها در حال نوشتن متنی ادبی هست که اصلان پیشش میره و میگه منو صدا زده بودید! بعد از کمی حرف زدن مها بهش نوشته هاشو میده و میگه در اسرع وقت کتابش کنید با جلد ترمه اصلان تشکر میکنه که اونو قابل دونسته و میخواد بره که مها بهش میگه چند بیت شعر هم نوشتم واستون گذاشتم خواستین بخونین تو تماشاخانه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲ سریال رحیل
قسمت ۲ سریال رحیل

قسمت ۲ سریال رحیل

شمامه با خودش میگه من بیخ ریشت میمونم والا حضرت و میخنده و شیرینی میخوره. در گذشته مها بانو تو عمارت وقتی میخواد دزد را پیدا کنه انبارخانه را به آتش میکشد تا کسایی که خودشونو به کوری زدن دروغشون حاشا بشه. آنها کسی که خودشو به کوری زده بود و دزدی کرده بود را پیدا میکنن و به سلول میبرنش…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱ سریال رحیل
قسمت ۱ سریال رحیل

قسمت ۱ سریال رحیل

مها بانو که از کربلا در حال برگشته برای والا حضرت نامه ای در مسیر مینویسد و از خوب بودنش بهش خبر میده و میگه که تا آخر هفته تهران میرسیم. یکی از سربازها نامه را میگیره و به پای کبوتر نامه رسان میبنده و به آسمان میفرستتش. همگی در اندرونی در حال تمیز کاری هستن که برای ورود مها بانو آماده بشه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا