خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی پشت پرده ازدواج + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت های سریال ترکی پشت پرده ازدواج می باشید، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. این سریال ترکیه ای یا همه چیز درباره ازدواج در ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ از شبکه Fox TV در ۱۷ قسمت ۱۵۰ دقیقه ای آغاز به پخش کرد، حال پخش دوبله فارسی خودش را از شبکه gem tv از شنبه تا پنجشنبه راس ساعت ۲۰:۰۰ شروع کرده است. بازیگران اصلی این سریال عبارتنداز؛ گوکچه بهادیر, گوکچه ایوب اوغلو و تولین اجه و… . داستان مجموعه تلویزیونی همه چیز درباره ازدواج (Evlilik Hakkinda Hersey) در مورد زنان خانواده جوهر است که در شرکت طلاق برای یک بیزینس خانوادگی کار می کنند.

سریال ترکی پشت پرده ازدواج
سریال ترکی پشت پرده ازدواج

معرفی نقش های بازیگران سریال پشت پرده ازدواج

زنان خانواده جوهر در شرکتی خانوادگی کار می کنند که شغل آنها به طلاق بین افراد مربوط می شود. کولپان چوهر (سومرو یاوروجوک) مادر سه دختر است. او دخترانش را بعد از اینکه شوهرش آنها را به خاطر زنی دیگر ترک کرد، به تنهایی بزرگ کرده است. کولپان یک وکیل بسیار محبوب  و به همراه دو دخترش در موسسه حقوقی Cevher کار می کند.

عذرا (  گوکچه بهادیر ) دختر بزرگ خانواده جوهر است. او ۱۵ سال است که با سرگن ( سارپ آکایا ) ازدواج کرده و سه فرزند دارد. عذرا ازدواج شاد و شغلی موفقی دارد. او جاه طلب، مسئولیت پذیر و قوی است. ئی انتظار دارد بعد از بازنشستگی مادرش مدیر موسسه حقوقی جوهر شود.

صانم ( گوکچه ایوب اوغلو  ) دومین دختر بزرگ خانواده جوهر است. او سرسخت، مستقل و بی خیال است. او به دلیل پدرش به مردان اعتماد ندارد و نمی خواهد رابطه و ازدواج منظمی داشته باشد.

گونس (  تولین اجه) کوچکترین دختر خانواده چوهر است. با وجود اینکه او از دانشکده حقوق فارغ التحصیل می شود، تصمیم می گیرد مانند مادر یا خواهرش وکیل نشود. با وجود مخالفت مادرش، گونس در دفتر حقوقی خانواده‌اش کار نمی‌کند و در عوض، یک قهوه‌خانه باز می‌کند. گونس از دوران کودکی با یالین رابطه داشته و برای ازدواج آماده می شود.

خلاصه داستان سریال

عذرا متوجه می شود که مادرش قصد بازنشستگی و واگذاری کار را برای دخترش ندارد. در واقع، کولپان در شرکت مشکلات مالی دارد و نمی‌خواهد دخترانش از این مشکلات مطلع شوند. پس از بحث خشونت آمیز عذرا و کولپان، عذرا کار خود را در موسسه حقوقی Cevher ترک می کند و شروع به کار در شرکت رقیب می کند. او در شغل جدیدش باید نه تنها به مدیر جدیدش بلکه به مادرش نیز اعتبار خود را ثابت کند. در همان زمان، او باید با ییلدیریم ( ییگیت کیرازجی ) که دوست پسر سابق او است، همکاری کند. در همین حین، عذرا هنگام رسیدگی به پرونده طلاق یکی از مشتریانش متوجه خیانت شوهرش می شود. او متوجه می شود که شوهرش با زنی که از طریق یک وب سایت دوستیابی با او آشنا شده، رابطه داشته است.


قسمت ۱۰۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۰۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۰۴ سریال پشت پرده ازدواج(قسمت آخر)

آزرا و صنم و دنیز نشستن و منتظرن تا چولپان بیاد چون بهشون گفته بیان که باهاشون کار داره. همگی کنجکاون، چولپان وقتی میاد میگه چیزی که میخوام بگم راحت نیست ولی سریع میرم سر اصل مطلب میخوام دفتر جوهر را میخوام واگذار کنم!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۰۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۰۳ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا فکر میکنه که افه میخواد ازش خواستگاری کنه ولی اون بهش بلیط تئاتر میده و باهمدیگه میخندن سپس آزرا میگه زوج خنده داری هستیما! آرمان میگه احساس میکنم که یه چیزی شده بهم نمیگی اگه من نزدیک ترین فرد تو زندگیت نیستم، چولپان حرفشو قطع میکنه و میگه این چه حرفیه معلومه که هستی…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۰۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۰۲ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان به همراه دخترهایش و جیلان و میرای رفتن به یک فروشگاه تا برای چولپان لباس عروس انتخاب کنن. هر کدام از اونا یه لباس انتخاب میکنن و بهش نشون میدم که چولپان بروی هرکدامشان یه ایرادی میزاره و میگه نه نمیشه خوشم نمیاد در آخر جیلان میگه بدون پوشیدن لباس عروس که نمیشه از اینجا رفت!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۰۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۰۱ سریال پشت پرده ازدواج

بورا از شدت حال بد و گریه خوابش برده که صنم بدون بیدار کردنش آروم حاضر میشه تا به دفتر بره. فوندا به آزرا زنگ میزنه و میگه خبرو خوندین درباره موکلتون؟ آزرا سریعا به دفتر میره و با خوندن خبر که نشون میده دوست دختر دنیا بهش خیانت کرده به فوندا میگه اینا همش زیر سر بوسه ست!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۰۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۰۰ سریال پشت پرده ازدواج

بورا به کلانتری رفته تا درباره ودات بی انگشت اطلاعات به دست بیاره. مامور با دیدن پرونده میگه این فامیلتون جرمش یکی دوتا نیست! بورا میخواد بگه فامیلم نیست که مامور میگه میدونم آخه همچین مردی با شما چه ارتباطی باید داشته باشه! و شروع میکنه به خواندن جرم های او که بورا بهم میریزه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۹ سریال پشت پرده ازدواج

صنم با عجله به خانه بورا میره ولی بورا را آنجا نمیبینه و حسابی ناراحت میشه و به دنبال اون میگرده چولپان بهش میگه میتونی منو ببخشی؟ سپس باهمدیگه حرف میزنن و همدیگرو در آغوش میگیرن که آرمان میگه این ماجرا یه مقصر داره اونم منم میخواستم خوبی کنم ولی راه اشتباهو انتخاب کردم…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۸ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا و افه به دیدن گلستان رفتن و او بهشون میگه زود توروخدا بچه مو بیارین ببینم تا اتفاقی واسم نیوفتاده! آزرا میگه تو هیچیت نمیشه خیالت راحت از این حرفام دیگه نزن! سپس میگه ما باید بریم تا زود وارد بازی بشیم! سپس به بیرون از اتاق میرن و افه ازش حالشو میپرسه که…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۷ سریال پشت پرده ازدواج

صنم و بورا چمدان به دست در حال پایین آمدن از پله ها هستند که چولپان به هوای برداشتن کیف پولش به خانه برمی گرده آنها در راه پله می ایستند و بعد از رفتن چولپان نفس راحت می کشند و فکر میکنند که او آنها را ندیده چولپان وقتی به بیرون خانه میره به خودش میگه اینا بچه هستند…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۶ سریال پشت پرده ازدواج

صنم در حال چیدن میز شام است که گوشیش زنگ میخوره و فکر میکنه چولپانه ولی وقتی میبینه اون نیست پکر میشه، چولپان با دیدن عکس های صنم گریه میکنه و میگه آخ دختر نازم! بورا از حمام بیرون میاد و با دیدن  میز تعریف میکنه و عکس دونفره ای که تو رادیو لوژی گرفته بودن را قاب کرده…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۵ سریال پشت پرده ازدواج

گونش وقتی میبینه چولپان به سالن داره میاد شروع میکنه به تعریف کردن ازش اما چولپان اصلا اعتنا نمیکنه و به کار خودش ادامه میده گونش و یالین از صبحانه ای که واسش درست کردن با اشتها توضیح میدن ولی چولپان اصلا حتی نگاهشونم نمیکنه. صنم از خواب بیدار میشه و با ترس میگه وا من کجام؟!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۴ سریال پشت پرده ازدواج

بورا و آزرا میرن به اتاق چولپان. چولپان با دیدن ظاهر او میگه این چه لباسی دیگه چشم بازارو کور کردی؟! افه میگه نفرمایید چولپان خانم اینا مد روز! بهش میگن تیپ کژوال. بعد از کمی بحث کردن درباره لباس و تیپ افه میرن سراغ پرونده و درباره اون حرف میزنن. افه میگه من یه فکری دارم! بچه!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۳ سریال پشت پرده ازدواج

افه با آزرا تو دفتر آرمان حرف میزنه و آزرا ازش میخواد تا تو پرونده جدید که مال طلاق صنم و بوراست اونم کار کنه افه میگه پس میخوای دو طرفه بازی کنم؟! خوبه همین فکرم تو ذهنم داشتم سپس میگه بیا بریم باهم حرف بزنیم درباره اش. آرمان به بورا میگه نمیخوای توضیحی بدی؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۲ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان از گونش میپرسه دستت چیشده؟ چرا روش نوشتی به یالین کمک کن! همگی شوکه میشن و بورا میگه گونش افتاد زمین دستش شکست بعد چولپان درباره نوشته روی گچ دست گونش میپرسه که صنم شروع میکنه به چرت و پرت گفتن که رفته بودیم شهر پدر و مادر یالین اونجا باباش آکیف خان با یالین مدام حرف میزد…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۱ سریال پشت پرده ازدواج

افه با آزرا در حال درد و دل کردنه که میگه خیلی سخته که همیشه یه بغض میمونه تو گلو! فکر کنم من ییلدریمم بهش چی میخواستی بگی؟ بگو فکر کن زنده ست آزرا میگه نه اینجوری نگو! افه بهش میگه احساساتتو پنهان نکن بروز بده! آزرا گریه میکنه و بعد از کمی فکر کردن میگه دلم واسه بیدار شدن کنار تو تنگ میشه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹۰ سریال پشت پرده ازدواج

افه در حال رفتن است که یه دختر بهش میگه دیدم که منو دیدی! آشغال! منو میبینی و به روی خودتم نمیاری! افه میگه مگه میشه ندیده باشم! داشتم با تلفن حرف میزدم نفهمیدم سپس اون زن میگه قرار بود بهم زنگ بزنی! چرا نزدی؟ بعد از کمی حرف زدن افه پیشنهاد میده که برن بیرون اون زن میگه کجا؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۹ سریال پشت پرده ازدواج

شب تو خونه چولپان همگی با افه نشستن در حال شام خوردنن که صنم و گونش با حالی داغون به خونه میرن که اونا جا میخورن و میگن این چه وضعیه؟ گونش میگه تو دردسر افتادیم! ۱۲ ساعت قبل؛ گونش و صنم و بورا در حال زنگ زدن به یالین هستن که ببینن اون کجاست….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۸ سریال پشت پرده ازدواج

افه وقتی میپرسه این موضوع تورو عصبی نمیکرد؟ کرم میگه منظورت چیه؟ یعنی چی؟ افه میگه هیچی از بحث خارج شدیم! موکل ما برای طلاق توافقی راضی نیست آینجوری دادگاه خیلی طولانی میشه و از اتاق بیرون میرن. آزرا بیرون از اتاق میپرسه این چه سوالی بود دیگه؟….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۷ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان به یالین پول میده تا کارهای صنم را زیر نظر بگیره او اول قبول نمیکنه ولی وقتی مبلغ را میبینه قبول میکنه و میگه خیالت راحت باشه به من میگن یالین مارمولک! صنم میاد و چولپان ازش میپرسه خوب امروز چیکار کردی؟ صنم میگه نمیتونم بگم که شما از دفتر مخالفی! سپس از زیر دستش در میره….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۶ سریال پشت پرده ازدواج

افه به طرف بیمارستان به سرعت راهی میشه که آزرا هم به دنبالش میره افه ازش میپرسه که چرا باهاش میخواد بیاد آزرا میگه واسه اینکه دست به کار احمقانه ای نزنی! عزیز به هوش اومده که زنش را کنارش می بیند عزیز ازش میخواد تا از اونجا بره، زن عزیز گریه میکنه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۵ سریال پشت پرده ازدواج

صنم و بورا با چولپان و برادرش و آرمان سر میز نشستن. چولپان با برادرش بحثش میشه و از گذشته حرف میزنن در آخر چولپان کلافه شده و میگه من امشب اومده بودم تا از تو معذرت خواهی کنم و الان پشیمون شدم! برادرش هم میگه اصلا اون سیلی که بهت زده بودمم حقت بود!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۴ سریال پشت پرده ازدواج

افه آزرا را عصبی میکنه و سریع از اتاقش بیرون میزنه و در را میبنده آزرا داد میزنه و میگه این درو باز کن! افه میگه نه و حرفشو میزنه و سریع از اونجا میزنه بیرون آزرا دنبالش میدود و میگه بالاخره گیرت میارم. آرمان وقتی میبینه افه اول داره به حالت دو میره از اونجا و بعد آزرا با غر زدن میره به خاطر همین تعجب میکنه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۳ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا با افه درباره اتفاقی که افتاده حرف میزنن و آزرا میگه چیز دیگه ای به ذهنم نرسید نباید میفهمید که اینا همش یه نقشه ست! افه ازش تشکر میکنه که به خاطر خواسته اش خودشو بد کرد سپس بعد از کمی حرف زدن از اونجا میره. آزرا پیش بچه هاش میره تا به اونا توضیح بده ماجرارو وقتی تعریف میکنه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۲ سریال پشت پرده ازدواج

هانده به اتاق آزرا رفته و با کرم منتظر دمت هستن. با اومدن دمت جلسه شروع میشه و هانده میگه ما هیچی نمیخوایم فقط میخوایم جدا بشن و یه عذرخواهی از صمیم قلب دمت جا میخوره و میگه چی میگی؟ این چرندیات چیه؟ من همه چیزشو میخوام! اما هانده حرف های روانشناسی میزنه که همگی تعجب میکنن….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۱ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان به خانه همسر سابق افه رفته تا ببینه ماجرا از چه قراره و درباره کار و زندگیش میپرسه. سپس میگه من خیلی وقته دارم درباره ات تحقیق میکنم، او میگه من؟ مطمئنین؟ اشتباه اسمی نیست؟ چولپان میگه نه من دنبال یه وکیلی بودم که بدون حد و مرز حرکت کنه عین خودت!….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸۰ سریال پشت پرده ازدواج

آرمان از صنم تشکر میکنه که حقیقتو به بورا نگفته سپس صنم از آرمان میخواد تا حقیقتو بگه. افه موکل های جدید دفتر جوهر را میبینه و همه را رد میکنه دنیز میگه همه را رد کردی دلیلت چیه؟ افه میگه دنبال یه موکلم که ۱۰۰٪ برنده بشه تو دادگاه دنیز با کلافگی میگه نیست همشونو پروندی دیگه نیست!….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۹ سریال پشت پرده ازدواج

صنم به بورا میگه اعتراف کن دیگه! بگو که حسودیت میشه و رو من غیرتی شدی! بورا میگه بروبابا متوهم! همان مرد که واسش نقشه کشیدن به اونجا میاد که صنم میگه اومدی بالاخره مجنون؟ او از خانه تعریف میکنه و شروع میکنه ازش سوال پرسیدن که بفهمه مال خودشه یا نه…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۸ سریال پشت پرده ازدواج

صنم و اون پسر در حال حرف زدن هستن که بورا به اونجا میره و با اون پسر میخواد دعوا کنه که اون ازش میپرسه این کیه صنم؟ دوست پسرته؟ صنم میگه نه بابا داداشمه! آزرا پیش افه میره و میگه نقشه مون روی جیحون پیاده نشد و نگرفت ولی شانسمونو روی یاسمین پیاده کنیم بگیم که یه نفر به آزرا زنگ زده افه میگه….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۷ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان به آرمان میگه که برادرش رفته برلین برای یه سخنرانی و نیستش که بهمون کمک کنه آرمان کلافه میشه و میگه پس کارم ساخته ست! چولپان یکدفعه چیزی تو ذهنش میاد و میگه اصلا به اون احتیاجی نداریم که! من روند کارشو میدونم چجوریه خودم درستش میکنم آرمان میگه جدی میگی؟….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۶ سریال پشت پرده ازدواج

وقتی پلیس ها میان آزرا ماجرارو برایشان تعریف میکنه. دادگاه شروع شده و همه منتظر آزرا و زینب هستن. سلیم به قاضی میگه خانم قاضی اینا زن منو دزدیدن چولپان میگه خانم قاضی حتم دارم که تو دزدیده شدن موکلم دست دارن آنها باهم بحث میکنن که چولپان از قاضی میخواد صبر کنه و کمی زمان بده اما….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۵ سریال پشت پرده ازدواج

بعد از رفتن صنم و آزرا، زینب میگه ای کاش خواهرم زنده بود، چولپان و افه جا میخورن و میگن چی؟ خواهر داشتی؟ زینب میگه آره دو سال قبل از تولدم مرده! چولپان با خوشحالی بره افه میگه پیداش کردیم. آزرا و صنم به دفتر ارسن میرن که همگی خوشحال میشن و آرمان با دیدنشون میگه آزرا؟….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۷۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۴ سریال پشت پرده ازدواج

صنم با شنیدن این موضوع که وکالت یاسمین را به او داده حسابی خوشحال میشه و به مامانش زنگ میزنه تا به اونجا بیاد و اونو هم در در جریان بزاره . آزرا میپرسه که چرا گفتی بیاد اینجا؟ صنم با خنده میگه فکر کنم خیلی دوست داسته باشی که چهره مامانو ببینی وقتی میفهمه به جای اون منو معرفی کردی…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۷۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۳ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان در مراسم سخنرانی میکنه و میگه میخوام درباره یه موکلم که تمام وجودمو آتیش زده به خاطر زجری که کشیده صحبت کنم. آنها میپرسن چجوری فهمید؟ بورا میگه ببخشید من سونی دادم آزرا شروع میکنه بهش توهین کردن و قاتل خطابش میکنه. هالوک میگه من فقط از زندگیم محافظت کردم…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۷۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۲ سریال پشت پرده ازدواج

افه با آزرا کل کل میکنه و ازش میخواد تا قوی باشه اما آزرا با عصبانیت باهاش رفتار میکنه. صنم به آزرا میگه البته باید ازش تشکر کنی عزیزم چون اگه نبود نمیفهمیدم که مرگ ییلدریم جنایت بوده! و از اون روی هالوک مطلع نمیشدیم! آزرا میگه من فقط از خودم عصبیم!…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۷۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۱ سریال پشت پرده ازدواج

زینب به چولپان میگه ولی من که نمیتونم درس بخونم؟! چولپان میگه چرا نتونی؟ خاله جیلانتو باید ببینی اونم مثل تو یه پسر بچه داره تازه دوبرابر تو سن داره داره میره دانشگاه! زینب میگه واقعا؟ چولپان بهش امید میده. چولپان و دنیز با دیدن کبودی های بدن زینب حالشون بد میشه و به اون شوهرش لعنت میفرستن…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۷۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷۰ سریال پشت پرده ازدواج

هالوک به طرف آزرا اسلحه گرفته ولو ا برای کمک پیشش میره که هالوک با ضربه ای او را بیهوش میکنه و در حالیکه به طرف آزرا اسلحه گرفته تیری شلیک میشه! ۳روز قبل: آزرا تو دفترش در حال گریه کردنه که افه میپرسه حالت خوبه؟ آزرا میگه هرچیم میتونه باشه جز خوب! آزرا ازش میپرسه ماجرا چیه؟….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۹ سریال پشت پرده ازدواج

صنم با اون دختر رویا حرف میزنه و او بهش میگه این چیزا با پول خریدنی نیست! شما بگین ارزش فریادی که میخوای بزنی ولی یه دستی رو گلوته نتونی یا نتونی دیگه به کسی اعتماد کنی نتونی دیگه با کسی وارد رابطه نشی قیمت و ارزشش چقدره؟ این سری فرق میکنه ول کن قضیه نیستم باید به سزای اعمالش برسه!….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۸ سریال پشت پرده ازدواج

افه بعد از گفتن حقیقت که نویسنده اصلی این کتاب ها بوکت همسر هالوک هست کل سالن به هم میریزه و افه از اونجا میره. خبرنگارها دور هالوک را میگیرن و ازش میپرسن که حقیقت داره یا نه! آزرا دنبال افه میره و میگه اگه وکیلی حداقل رفتاری درست و قانونی از خودتون نشون میدادین؟…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۷ سریال پشت پرده ازدواج

صنم به دفتر پیش بورا میره که بورا میگه کسی اینجا نیست میتونی خودت باشی اما صنم میگه چی میگی گلم؟ مامانم جفتمونو میکشه اینو میدونستی؟ سپس باهمدیگه صحبت میکنن و صنم ازش میخواد تا نخندونتش شاید کسی ببینه! افه تو دادگاه عکس هایی که وکیل طرف مقابل به قاضی داده را تکذیب میکنه…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۶ سریال پشت پرده ازدواج

هالوک در حال آشپزی کردن است و جشنی تک نفره گرفته برای خودش. چولپان به اتاق آرمان میره که میبینه نیست و همان موقع واسش پیام میاد از طرف بورا که چطوری پیرمرد؟ چولپان جا میخوره و فیلم فریها را تو گوشیش میبینه و شوکه میشه. همان موقع آرمان میاد که چولپان میگه جوابی واسه این داری؟…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۵ سریال پشت پرده ازدواج

بورا با صنم در حال صحبت کردن درباره پرونده هستن که بورا بهش میگه اسم مادر من فریها بوده صنم جا میخوره و بورا واسش تعریف میکنه. اونور با مادرش به خانه آزرا میان که آزرا به خاطر بهم ریخته بودن خانه ازش عذرخواهی میکنه. بعد از چند دقیقه میرای میاد که آزرا بهش میگه نمیخوای سلام کنی؟…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۴ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان و آرمان در کافه دوباره باهمدیگه دعواشون میشه. چولپان بهش میگه چیه دوباره به دفترت رسیدی پررو شدی؟ آرمان بهش میگه چرا تو اینجوری یهو قاطی میکنی؟ چولپان بعد از کمی بحث کردن از اونجا میره و بهش میگه داشتی میرفتی درو درست ببند روزی بچه هام اینجاست!…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۳ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا در کافه گونش در حال کار کردن است و اونجا حسابی شلوغ شده. یکی از مشتری ها به آزرا میگه من معتاد شیرینی هاتون شدم خیلی خوبه، آرمان خان به کافه میاد و با آزرا حرف میزنه و میگه اگه ازت بخوام برگردی چی؟ آزرا میگه میدونین که من دیگه وکالت نمیکنم چرا اومدین؟…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۲ سریال پشت پرده ازدواج

سرگن وقتی لفظ دوست را از بورا میشنوه که به ییلدریم میگه شوکه میشه. مادر و پدر بچه همسایه آزرا میان و آزرا میپرسه خوب چه تصمیمی برای موکل من گرفتین؟ مادر اون بچه میگه بله ما تصمیم گرفتیم که از همدیگه جدا بشیم آزرا و اون بچه تعجب میکنن و میگن چی؟…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۱ سریال پشت پرده ازدواج

صنم با ییلدریم دعوا میکنه و میگه نمیتونم حرف های تورو باور کنم مغزم دیگه نمیکشه باید از این به بعدشو خودت به آزرا خبر بدی و میره. ییلدریم ازش میخواد تا یه روز بهش مهلت بده چون فردا تولدشه و آزرا میخواد سورپرایزش کنه صنم میپرسه که چرا باید این خوبیو بکنم؟…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۶۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶۰ سریال پشت پرده ازدواج

بورا به خانه اش میره و به صنم میگه شما خانم های جوهر را نمیشه کنترل کرد! سپس صنم ازش میپرسه از کی دستت با ییلدریم تو یه کاسه ست؟ بورا میگه از وقتیکه جونشو نجات دادم! آزرا به گونش میگه اسپری را بده، و به طرف فردی که وارد خانه شده میزنه و از آنجا میخوان فرار کنن…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۹ سریال پشت پرده ازدواج

فیلیس وقتی میفهمه سلیم و نادیده اونجوری که فکر میکرده نیستن بهشون میگه که آنها او را در خانه زندانی کردن و نمیزارن که بره تا زمانیکه پولی که واسش نقشه کشیده بودن را بگیرن. خواهرهای جوهر با دنیز در کافه گونش نشستن و درباره جریانات حرف میزنن تا سوء تفاهم هایی که پیش اومده را حل کنن…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۸ سریال پشت پرده ازدواج

سلیم تو فاصله اینکه زنش میره حمام انگشترشو عوض میکنه. دنیز پیش صنم رفته و بهش ماجرای بورا را میگه صنم ازش میخواد حواسش جمع باشه چون بورا فکر میکنه که او داره واسه اون کار میکنه و ازش میخواد سوتی نده! آزرا تو اتاقش در حال حرف زدن با سنگول و نادیده هستش….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۷ سریال پشت پرده ازدواج

سه سال قبل؛ جلوی در دادگاه شخصی به طرف ییلدریم اسلحه میگیره و میگه آقا ندیم سلام رسوند و تیری به پهلوش میزنه. ییلدریم رو زمین می افتد که اون شخص جلو میاد و میخواد تیری دیگه بزنه که بورا جلوی اون مرد را میگیره و تیری به دستش میخوره…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۶ سریال پشت پرده ازدواج

سلیم و مادرش وقتی تنها میشن باهم درباره حلقه گم شده صحبت میکنن. مادرش بهش میگه حالا چیکار کنیم؟ ۱ میلیون یورو از کجا بیاریم؟ حتی اگه همه چیزمونم بفروشیم۱ میلیون یورو نمیشه! اون قاچاقچی فقط دو روز بهمون قرض داده بود حالا باید چیکار کنیم؟….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۵ سریال پشت پرده ازدواج

صنم با راسخ موکل و دوست بورا رفتن رستوران تا شام بخورن تا از این طریق درباره بورا اطلاعات بدست بیاره. راسخ بعد از کمی جواب دادن به سؤال‌ها ازش میپرسه وایسا ببینم تو از بورا خوشت اومده؟ صنم میگه نه بابا دیگه چی؟! راسخ میگه پس چرا انقدر از اون سوال میپرسی؟….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۴ سریال پشت پرده ازدواج

سرگن بهشون میگه من نمیخواستم بیام اما نشد سپس میشینه و به صنم و آزرا و چولپان و آرمان اشاره میکنه و میگه ولی شماها منو با نگهبان بیرون انداختین سپس قوانین جدیدی که برای شرکت گذاشته را میگه…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۳ سریال پشت پرده ازدواج

دادگاه برقی و دفنه شروع میشه و چولپان اجه را با خودش پیش مرجان میبره تا از هیاهو دور بمونه. آزرا شروع میکنه به دفاع کردن از حق برقی و میگه شما این دفتر ملاحظه کنید برقی تو این دفتر هر روز از اجه و خاطراتشون نوشته تا به مادرش یعنی دفنه بده تا اونم از لحظه به لحظه بزرگ شدن بچه اش باخبر بشه….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۲ سریال پشت پرده ازدواج

دنیز وارد دفتر حقوقی میشه که صنم مونده چیکار کنه تا چولپان چیزی نگه واسه همین سعی میکنه دنیز را پنهان کنه و هرجایی که چولپان را میبینه از اونجا میبرتش یه جای دیگه. دو نفر از کارکنان دفتر حقوقی در حال غیبت کردن درباره آزرا و اتفاقاتی که روز گذشته افتاده بود حرف میزنن….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۱ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا با دفنه درباره کاری که کرده صحبت میکنه و میگه با این کارهات داری اجه را از خودت بیشتر دور میکنی تو باعث شدی بیوفته تو بهزیستی و هرچی اونجا میمونه بیشتر ازت متنفر میشه! میدونی نقشه فرارشو خودش کشیده بوده؟ اون حرف های شمارو با مسئول بهزیستی شنیده بود….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۵۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵۰ سریال پشت پرده ازدواج

شریک جدید چولپان و آرمان وارد اتاق جلسه میشه و به صنم میگه تو منو میشناسی آره؟ صنم میگه یه چیزایی یادم میاد! چولپان بهش میگه چه گندی زدی؟ صنم میگه من کاری نکردم مامان! شریک جدید شروع میکنه به صدا زدن چولپان و آرمان با تیم های کوچیک و میگه ببخشید….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۹ سریال پشت پرده ازدواج

سرگن با صاحب مغازه صحبت میکنه تا بین خودشون حل کنن و پلیس را دخالت ندن اما او میگه پلیس تو راهه با اونا صحبت کنین سرگن میگه ببینین طبق قانون مدنی چون از فروشگاه خارج نشده بوده دزدی صورت نگرفته و جرمی محسوب نمیشه و با اومدن پلیس ها فقط وقتشونو میگیریم!….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۸ سریال پشت پرده ازدواج

صنم با دنیز در کافه حسابی گپ میزنن و باهمدیگه میگن و میخندن. دنیز به صنم میگه پرنس نداری؟ تو مجلس تنهایی میرقصیدی! صنم ازش میخواد تا وارد این بحث نشن اونم قبول میکنه سپس نازان به دنیز زنگ میزنه و میگه من دیگه باید برم و خداحافظی میکنن…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۷ سریال پشت پرده ازدواج

صنم نامه ی فاروق را که برایشان نوشته بود تا بعد از مرگش بخوانند را میخواند. تو اون نامه اعتراف کرده بود که از قصد مریضیشو پنهان کرده بود و اومده بود تا فقط بچه هایش را بشناسد چون نمیتونست بدون شناختن اونا از دنیا بره و اعتراف کرد که خودخواه و ازشون خواسته بود که برایش گریه زاری نکنند…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۶ سریال پشت پرده ازدواج

صنم با دیدن گردنبند به فاروق میگه خیلی شیکه و تشکر میکنند ازش فاروق میگه من از شما ممنونم. گونش میپرسه واسه چی؟ فاروق میگه چون برخلاف لیاقتم بهم میگین بابا، گونش  و صنم و آزرا او را در آغوش میگیرن. در اتاق باز میشه و نازان با دخترش دنیز وارد میشن…… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۵ سریال پشت پرده ازدواج

تو کافه پدر یالین بهش زنگ میزنه و میگه که داره میاد. یالین به گونش و صنم میگه که داره بابام میاد سپس میپرسه یعنی نقشه مون میگیره؟ صنم میگه اگه هنوز عشقی باشه بینشون آره میشه. برقی تو دفتر آزرا ازش میپرسه یعنی اجه را ازم میگیرن؟….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۴ سریال پشت پرده ازدواج

شوکی پیش برقی میره و بهش یه کت و شلوار میده تا اونو بپوشه برقی خوشحال میشه سپس ازشون خداحافظی میکنه تا بره. گونش وقتی از خواب بیدار بیدار میشه خودشو تو آینه نگاه میکنه و متوجه یه جوش گوشه لبش میشه و شروع میکنه به جیغ کشیدن….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۳ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا با برقی سر میز نشستن و درباره پرونده حرف میزنن آزرا بهش میگه میخوام وکیلتون بشم و نمیزارم کسی تو و دخترتو از همدیگه جدا کنند برقی خوشحال میشه. سپس حاضر میشن تا برن خانه برقی تا با اجه هم صحبت کنند. وقتی میخوان سوار ماشین بشن برقی میگه نه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۲ سریال پشت پرده ازدواج

یالین و بقیه وارد اتاق پدر یالین میشن و بهش بلا به دور میگن. پدر یالین به گونش میگه این لباس عروس خیلی بهت میاد گونش تشکر میکنه. یالین هم تعریف میکنه و میگه به خاطر بابام چیزی نگفتم گونش میگه منم خیلی خوشم اومده بود ولی واسه اینکه تو دیدی دیگه باید عوضش کنم…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۱ سریال پشت پرده ازدواج

اون بچه با پدرش به اتاق کار آزرا رفتن و در حال صحبت کردن با اوناست. آزرا میگه حالا واسم توضیح بدین چیشده؟ اون مرد میگه همه چیز خوب بود تا ۱ ساعت پیش که اتفاق بدی افتاد! سپس شروع میکنه تعریف کردن؛ اون مرد در حال تعریف کردن روزمرگیش هست و با خوشحالی به دخترش میگه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۴۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴۰ سریال پشت پرده ازدواج

سرگن به منشی نیران میگه اصلا در شأن تو نیست که اونجا کار کنی خواستم بهت پیشنهاد کار بدم، او بهش میگه فقط میخواستی بهم پیشنهاد کار بدی؟ سرگن میگه نه فقط کار بالاتر از اون سپس بعد از کمی صحبت کردن او قبول میکنه و سرگن بهش میگه خوب میخوام اولین کارتو بهت بدم…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید

قسمت ۳۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۹ سریال پشت پرده ازدواج

سرگن به دفتر نیران میره که او بهش میگه الان وقت ندارم باید برم بعدا باهم حرف میزنیم سرگن قبول میکنه و میگه پس من میرم دستشویی بعد میرم. بعد از رفتن نیران میره پیش دستیار نیران و ازش دفاع میکنه که نیران حق نداره سر تو داد بکشه منم ناراحت شدم جه برسه به تو!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۸ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا با چشمانی پر از اشک و ترس بهش میگه ملیسا تو چیکار کردی؟ سپس بالاسر کورای میره و میگه نبضشو چک کردی؟ ملیسا با ترس میگه نه نمیتونم آزرا میخواد زنگ بزنه به اورژانس که کورای میگه سریعتر زنگ بزن چون قراره چند دقیقه دیگه دو نفر اینجا به شدت مجروح بشن!… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۷ سریال پشت پرده ازدواج

نیران به ملیسا میگه اگه این توافق نامه را امضا نکنی فیلم بدرفتاریت با پسرت همه جا پخش میشه! آزرا میگه خودت میدونی چه کاری درسته همونو انجام بده فقط اینو بدون که چه امضا کنی چه نکنی حضانت بچه ات را میتونن بگیرن! ملیسا توافق نامه را امضا میکنه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۶ سریال پشت پرده ازدواج

قبل از رفتن به داخل خانه، ییلدریم به آزرا میگه باهم حرف بزنیم؟ آزرا میگه وقتی اون موقع میخواستم جدا شدنمو به همه اعلام کنم یکی بهم زنگ زد و خبر بارداریمو داد آزرا یاد از دست دادن بچه اش میوفته و گریه اش میگیره…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۵ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا تو جلسه دردش میگیره که ییلدریم ازش حالشو میپرسه و میخواد تا بره استراحت کنه اما آزرا میگه الان نمیشه همان موقع نیران وارد اتاق جلسه میشه که ییلدریم و آزرا شوکه میشن…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۴ سریال پشت پرده ازدواج

ییلدریم تو مسیر به آزرا میگه در واقع چیزهای زیادی میخوام بهت بگم من هنوز نتونستم فراموشت کنم همان موقع آزرا سرشو رو شانه اش میزاره که ییلدریم لبخند میزنه و میگه که خیلی دوست دارم اما… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۳ سریال پشت پرده ازدواج

سرهان پیش چولپان و آرمان خان میاد و میگه پس همه ی اینا زیر سر شماست! سپس بعد از کمی صحبت کردن باهمدیگه تهدیدشون میکنه. چولپان بهش میگه چی میخوای؟ سرهان میگه همونی که قبلا گفتم با اعتبار اسم تو دفترمو میارم بالا و تو آرمان باید ثروتمندترین موکلتو بفرستی دفتر من!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۲ سریال پشت پرده ازدواج

سرگن به کلانتری میره که میبینه کسی که دستگیر کردن ژاله نیست سرگن جا میخوره و میگه این کیه دیگه؟! این ژاله نیست که سپس سریعا به آزرا زنگ میزنه و میگه کسی که گرفتن ژاله نیست اون زنیکه یه فکری تو سرشه به احتمال زیاد میاد سراغ خودت مراقب باش!….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۱ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا از ملیسا میخواد تا چشماشو ببنده و وقتی حامله بوده و کورای شکنجه اش میداده فکر کنه ملیسا اول نمیتونه اما بعد از تلاش هاش به خاطر میاره و بهم میریزه آزرا بهش میگه که اون عوض نمیشه و دوباره احتمال داره همون کارهارو باهات بکنه و ازش میخواد تا از اینکه با اون مرد بمونه صرف نظر کنه….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳۰ سریال پشت پرده ازدواج

گونش وقتی پیش بچه ها برمیگرده از میرای میپرسه اون کی بود باهاش حرف میزدی؟ میرای میگه یکی از معلم هام بود گونش تعجب میکنه و میگه باز هم! خیلی عجیب نیست همین امروز با چندتاشون روبرو شدی؟ میرای تایید میکنه و به طرف خانه میرن….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۹ سریال پشت پرده ازدواج

بعد از اینکه قاضی حکم طلاق را میخواد اجرا کنه سرگن بلند میشه و میگه من اعتراض دارم به حکم همگی جا میخورن و بهش نگاه میکنن. سرگن میگه این برگه توافق نامه واسه طلاقو من زمانی امضاء کردم که همسرم بهم نگفته بود حامله است امروز من متوجه شدم که همسرم ازم پنهان کرده بود…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۸ سریال پشت پرده ازدواج

خانواده آزرا سر میز نشستن و باهمدیگه در حال کیک خوردن هستن میرای میگه بچه ها کیک گرفتن و این ساعت نشستیم داریم باهم کیک میخوریم به نظرتون چخبره؟ دختر کوچک آزرا میگه حتما میخوان باهامون صحبت کنن پسرشون میگه حتما بار میرای کار اشتباهی کرده!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۷ سریال پشت پرده ازدواج

آرمان بعد از شنیدن قیمت اون تابلو رنگش میپره و جیلان میره تا یه لیوان آب بیاره. تمام همسایه ها و دوستان چولپان به خانه آنها میرن و درباره بازنشستگی باهاش حرف میزنن که چولپان کلافه میشه و برای اینکه اونارو حرص بده درباره نشانه های خیانت میگه و ذهن تمام آنها را بهم میریزه سپس آرمان به چولپان زنگ میزنه و بهش میگه این کار توعه آره؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۶ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا به دم در خانه ییلدریم میره و به محض دیدنش ماجرای جدا شدنشان را میگه، که اون موقع چرا ولش کرد و میگه اون موقع همه چیز توی رفتارت دیده میشد به جزء اعتماد من اصلا نمی تونستم بهت اعتماد کنم تو با دخترهای زیادی حرف میزدی و من نمیتونستم بهت اعتماد کنم!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۵ سریال پشت پرده ازدواج

وورال با دیدن ایلول و اون پسر عصبی میشه و میگه بسه دیگه بریم کارمون تموم شد صنم میگه چی؟ یعنی چی؟ تا نگی چیشده هیچجا نمیام! وورال میگه مگه نمیبینی؟ نیومده پیش ننه اش، اومده پیش دوست پسرش! میرای از ژاله خداحافظی میکنه و میگه امشب باید برم خونه مادربزرگم…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۴ سریال پشت پرده ازدواج

میرای وقتی به مدرسه میره یکسری از هم کلاسی هایش به خاطر اخبار جدیدی که از مادرش پخش شده مسخره اش میکنن که میرای با آنها بحث میکنه و سپس به دعوا میکشه. میرای با مادرش تماس میگیره تا باهاش حرف بزنه اما آزرا جواب نمیده چون در حال صحبت کردن با ملیساست….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۳ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا برگه ای رو میز میزاره و میگه دیگه نیستم از اونجایی که با خواهرم تو یه موسسه داریم کار میکنیم نمیتونم قبول کنم دیگه چون سود و ضررمون یکی شده ایلول با عصبانیت میگه دوتا خواهر دست به یکی کردین؟ به حسابتون میرسم شما هنوز منو نشناختین!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۲ سریال پشت پرده ازدواج

صنم پیش آزرا میاد و با ترس و گریه بهش میگه چرا پشیمون شدی؟ آزرا میگه واسه اینکه به شوهرم اعتماد دارم صنم گریه اش میگیره و میگه ای کاش میتونستم راحت بگم…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۱ سریال پشت پرده ازدواج

سنگول میگه پس چرا خبری نیست؟ چرا انقدر طول کشید؟سرگن میگه این نشونه ی خوبیه یعنی تو موقعیتی که افتادن دارن فکر میکنن که چجوری بیرون بیان، چولپان به اونجا میره و میگه آزرا باید حرف بزنیم پای تمام  پول هایی که به اون شرکت های واسطه واریز شده امضاء بچه هاتونم هست یعنی اونا هم تو دردسر میوفتن…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲۰ سریال پشت پرده ازدواج

در موسسه حقوقی آرمان یه جلسه بین وکلا تشکیل شده که یکی از وکلا از ورشکستگی چولپان جوهر میگه آزرا جا میخوره و میگه یعنی چی؟ اینا همش شایعه ست! سپس با عصبانیت به ییلدریم میگه که تو بهشون گفتی؟ ییلدریم جا میخوره که اون وکیل میگه نه من از بقیه شنیدم!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۹ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا وقتی به خانه برمیگرده به اتاقش میره که سرگن پیشش میره و میگه کجا بودی؟ آزرا میگه قدم میزدم سرگن میگه تا صبح داشتی قدم میزدی؟ آزرا با خونسردی میگه خوب؟ سرگن میپرسه خوب بهت زنگ زدم چرا جواب ندادی؟ آزرا میگه ببخشید؟… برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۸ سریال پشت پرده ازدواج

صنم هرچی به آزرا زنگ میزنه میبینه که برنمیداره گونش میگه باشه یه پیام صوتی واسش بزار اگه اونم جواب نداد میریم میدزدیمش. آزرا میخواد وارد خونه بشه که پیام را دریافت میکنه بعد از گوش دادنش وارد خونه میشه. همان موقع دوست دختر سرگن بهش زنگ زده و میگه…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۷ سریال پشت پرده ازدواج

ثریا بعد از کمی بحث و دعوا کردن با شوهرش بهش میگه من حاضرم برم تو زندان ولی دیگه با تو زندگی نکنم به وکیلم میگم برگه های طلاقو آماده کنه و به خانه میره. آلپای که به خانه سنگول رفته بود بهش میگه از چی واست بگم؟ سنگول میگه میتونی از ۱۱ سال پیش شروع کنی به تعریف…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۶ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا ایمیل هایش را چک میکنه که میبینه یه یکی بهش یه ایمیل داده که بهترین وکیل خودتی مشکلو خیلی خوب حل کردی و یه عکس از سرگن هم واسش فرستاده آزرا تو فکر فرو میره. چولپان وقتی میبینه صنم صبح زود تو دفتر هستش جا میخوره، سپس چولپان ازش میپرسه واقعا گونش اون هرکولو بوسیده؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۵ سریال پشت پرده ازدواج

بچه های سرگن به پدرشون میگن اینجا چخبره؟ لیست چیه؟ سرگن میگه اینا همش دروغه ما فقط حرف های همدیگه را قبول میکنیم مگه نه؟ ییلدریم با خودش آزرا را به یک جای خلوت می برد آزرا از چیزی که شنیده حسابی شوکه شده و به ییلدریم میگه الان چه اتفاقی افتاد؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۴ سریال پشت پرده ازدواج

سنگول طبق گفته آزرا به طرف شرکت میره تا تو جلسه هیأت مدیره شرکت کنه. سنگول وقتی وارد شرکت میشه پسرش سعی میکنه جلوشو بگیره و میگه اینجا و الان اصلا وقتش نیست! سنگول میگه فکر کردی واسه چی اومدم اینجا؟ سپس وارد جلسه میشه….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۳ سریال پشت پرده ازدواج

سنگول میگه از کی واسم نقش دوست بازی کردی؟ الچین میگه حدود ۱۱ سال پیش یه دوره ای رابطه ام با میتاد خراب شده بود سنگول میگه درست از همون موقعی که گفتم واسه اینکه تنها نمونی بیا خونه من! الچین با شرمندگی میگه به خدا اصلا نمیدونستیم که انقدر جدی میشه و جلو میره….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۲ سریال پشت پرده ازدواج

سرگن امید را بغل میکنه و میگه بیا یه کاری کنیم این دوتا وروجکو میرسونیم مدرسه بعد میریم تا مامانتو ببینی خوبه؟ امید قبول میکنه . صنم به آزرا زنگ میزنه و از ماجرای صبح بهش میگه که میخواستم ماجرای چولپان خانمو بگم ولی پرید وسط حرفم و به گونش گفت به یالین بگه بیاد خواستگاری…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۱ سریال پشت پرده ازدواج

سنگول با دیدن آلپای میگه اومدم هدیه پسرتو بدم بهت سپس میگه به خدا حواله ات کردم و میخواد بره که آلپای طلب بخشش میکنه. امره میاد و از خاله سنگول میخواد تا به جشن تولد فرداش بیاد اما سنگول هدیه اش را میده و میگه….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۰ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۰ سریال پشت پرده ازدواج

گونش بعد از پیدا کردن حلقه اش به کمک دوستش در کافه به طرف خانه میره. جیلان با پسرش امید شبانه به موسسه حقوقی آرمان خان میره و تا صبح همانجا می مانند تا آزرا بیاد. نگهبان اونجا نمیزاره داخل بره که ییلدریم میبینتش و با خودش به بالا میبرد تا آزرا بیاد….. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۹ سریال پشت پرده ازدواج

گونش با پدرش و دوست پسرس در کافه نشستند. گونش به پدرش میگه بابا چند وقت دیگه خانواده یالین میان تا منو خواستگاری کنن ولی مامان فکر میکنه زوده واسمون ولی ما مصمم و آماده ایم گفتم اگه مشکلی ندارین بیان از شما منو خواستگاری کنن، فاروق لبخند میزنه و از خوشحالی آنها را در آغوش میگیرد…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۸ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۸ سریال پشت پرده ازدواج

صنم به عکس های خانوادگیشون نگاه میکنه و خودشو سرزنش میکنه. چولپان پیشش میره و میگه چرا هنوز حاضر نشدی؟ صنم میگه امروز اصلا حال ندارم خوب نیستم میتونم امروز نیام؟ چولپان شروع میکنه به سرزنش کردنش که کار را جدی نمیگیری نباید مثل دخترهای سبک تا صبح مست کنی!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۷ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۷ سریال پشت پرده ازدواج

آزرا به خانه ریحان میره. ریحان با دیدن او میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ هر حرفی دارین برین به وکیلم بزنین! آزرا بهش میگه میدونم که همه چیز زیر سر خودتون بوده، ریحان با شنیدن این حرف جا میخوره و بهش تعارف میکنه تا به داخل بره و باهم صحبت کنند. آزرا بهش میگه همش نقشه خودت بود نه؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۶ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۶ سریال پشت پرده ازدواج

ییلدریم صبح از خواب بیدار میشه که فردی به نام عدنان بهش زنگ میزنه و میگه چیزی که شنیدم حقیقت داره؟ کارتو ول کردی رفتی پیش آرمان؟ عدنان میگه کاری که میخوای بکنی خیلی خطرناکه ها میدونی؟ ییلدریم میگه میدونم هنوز ردش رو بدنمه! بهم کمک میکنی یا نه؟ همان موقع آزرا بهش زنگ میزنه و بهش میگه ازت یه کمک میخوام!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۵ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۵ سریال پشت پرده ازدواج

آلپای به چولپان میگه وکیل روبروتون دخترتونه امیدوارم رو کارتون تاثیر نزاره! چولپان میگه شما میدونین این چیزا رو من تاثیر نداره واسه همین منو انتخاب کردی! آلپای به چولپان میگه حالا که میخواد آبروی منو ببره با یه آلپای دیگه روبرو میشه! به پرونده اضافه کن که…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۴ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۴ سریال پشت پرده ازدواج

مادر آزرا به یاد می آورد که چند سال پیش شوهرش را تعقیب می کند و در حین تعقیب می بیند که او تصادف میکنه و جونشو از دست میده او با یادآوری این خاطره اشک می‌ریزند و میگه فاروق. سرگن سر میز صبحانه به آزرا میگه درباره دیشب باهم حرف نزدیم، آزرا یاد پدرش می افتد و حرفو عوض میکنه و میگه آهان درباره کار؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۳ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۳ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان با آزرا صحبت میکنه تو کافه و بهش میگه میخوام بهت یه فرصت دیگه بدم تا همه این اتفاق هارو فراموش کنیم آزرا میخنده و میگه تنها چیزی که میخوام فراموش نکنم کاری بود که تو کردی! سپس چولپان میگه کله شقی نکن! فکر کردی اگه رسانه ها این خبر را پخش کنن که از کار اخراج شدی جایی بهت کار نمیدن و آینده کاریت میره رو هوا؟…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۲ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۲ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان با دخترش آزرا صحبت میکنه و میگه روزی میرسه که این دفترو تو میچرخونی! او از اتاق بیرون میاد و با دیدن برگه ای یاد حرف های آرمان خان می افتد که میگفت مادرت از قدرت نمیگذره و هیچوقت جایگاهشو بهت نمیده!…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱ سریال پشت پرده ازدواج

چولپان چوهر یک وکیل معروف و محبوب است و دارای یه موسسه حقوقی به نام chevher می باشد. او دارای سه دختر به نام های آزرا(دختر ارشد)، صنم( دختر دوم) و گونس(دختر آخری) می باشد…. برای خواندن ادامه داستان رو تیتر کلیک کنید.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا