خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی ضربان قلب + عکس

سریال ترکی ضربان قلب ،kalp atisi ساخته سال ۲۰۱۷ است که کارگردانی آن را یوسف پیرحسان به عهده دارد و موضوع این سریال ژانر عاشقانه و رمانتیک است. سریال ترکی ضربان قلب یا نبض یکی از سریال های موفق ترکیه است که اویکو کاریل بازیگر سریال کوزی گونی در آن حضور دارد. سریال ضربان قلب محصول سال ۲۰۱۷ به کارگردانی مشترک یوسف پیرهسان و آیتاچ چیچک در شبکه های ترکیه پخش شده و حال در سال ۲۰۲۱ روی آنتن شبکه ریور پخش می شود. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Gökhan Alkan(علی)–Öykü Karayel(ایلول)–Ege Kökenli–Ali Burak Ceylan–Hakan Gerçek–Fatih Dönmez–Barış Aytaç–Burcu Türünz– Başar Doğusoy– Selahattin Paşalı

خلاصه داستان سریال ترکی ضربان قلب

در مورد داستان زندگی دختری به نام ایلول است که به دلیل مشکلات والدبن دچار مشکلاتی می شود. پدر ایلول او را در دوران تحصیل دبیرستان ترک می کند. ایلول تنها می ماند و به خانه ی مادربزرگ خود سفر می کند. در این حوالی است که براساس اتفاقاتی عشق و علاقه ای بین او و علی شکل می گیرد.

در داستان سریال تلویزیونی ضربان قلب (kalp atisi) ، شما داستان دختر جوانی را کشف می کنید که چیزی جز عصبانیت ندارد و با تبدیل شدن به یک جراح موفق ، زندگی را به چالش می کشد. آیا سرانجام ایلول و علی احساسات خود را نسبت به یکدیگر فاش می کنند و خوشبخت می شوند؟ آیا بهار با روشی عادلانه با ایلول رقابت خواهد کرد و قلب علی را جلب می کند؟ آیا اوگوز دوست خوبی برای ایلول خواهد شد؟ یا همیشه به دنبال او خواهد بود؟ آیا ایلول متوجه خواهد شد که چه اشتباهی در مورد جراحی مادربزرگش انجام شده است؟

قسمت ۷۰ سریال ضربان قلب

موقع رفتن ، ایپک میگوید که او دوست پسر دارد و او را دوست دارد، و آنها باید این مسأله را فراموش کنند. سپس می رود ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۹ سریال ضربان قلب

صمد و‌ آلپ با دیدن عکسهای ام‌آرآی متوجه میشوند که کبد بچه مشکلی دارد…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۸ سریال ضربان قلب

سینان گلوی سلطان را میگیرد و میگوید :«میخواهی مرا هم در بیمارستان خودم‌ بکشی؟» ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۷ سریال ضربان قلب

صمد بعد از اینکه می فهمد دوست دختر قبلی اش با آن فوتبالیست دوست است، ناراحت شده ولی آلپ میگوید که بهتر است او دخالت نکند ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۶ سریال ضربان قلب

آمبولانس به اورژانس می‌آید و یک مورد تصادفی می آورد. یک زن و شوهر و پسرشان در تصادف آسیب دیده اند….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۵ سریال ضربان قلب

ایلول در بیمارستان بیهوش است.ایپک میگوید:«یک روانی بابامو‌ کشت و همه رو مسموم کرد.» سلطان هم در بیمارستان است و خودش را به مریضی زده است… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۴ سریال ضربان قلب

در عمل جراحی حیات، به دلایلی مجبور میشوند که قلب او را دربیاورند و او را به دستگاه وصل کنند …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۳ سریال ضربان قلب

صمد و‌ علی انطرف خیابان میروند که به چتین کمک کنند. چنگیز هم بعنوان کمک میاید …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۲ سریال ضربان قلب

علی به خانه برمیگردد و‌ سلیم را میبیند که با ایلول نشستند و میخواهند ماهی بخورند. ایلول با آمدن علی میگوید میل ندارم و‌ بالا میرود. …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۱ سریال ضربان قلب

آن افراد آمبولانس را تکان داده و‌ شیشه هایش را میشکنند.شرف به یکنفر میگوید بنزین بیاورد …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶۰ سریال ضربان قلب

مراسم عزاداری ودات است.اغوز و علی زیر تابوت را گرفته اند و میبرند.ایپک و ایلول گریه میکنند …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۹ سریال ضربان قلب

علی ودات را از صندوق به زحمت درمیاورد و در خیابان میخواباند و با همان وسایل کمی که در اختیارش هست روی او عمل انجام میدهد …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۸ سریال ضربان قلب

علی در اثر استنشاق گاز حالش بد است.سلیم به ایلول میگوید که پلیس دنبالش میگردد. …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۷ سریال ضربان قلب

علی از ایلول عذرخواهی میکند که بخاطر او به دردسر افتاده است.سلطان می‌گوید:«بهتر است کمی هم آنها تو را ببیند. آدمهایی که دوستت دارند امروز مرگ ترا تماشا میکنند….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۶ سریال ضربان قلب

ایلول بخاطر ناپدید شدن علی آصف دستگیر می شود.ایلول را با ماشین پلیس میبرند.در خاطره ایلول،علی روبرویش نشسته و با او حرف میزند و دلداری اش میدهد….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۵ سریال ضربان قلب

همانروز ایلول بیمارستان است که نسرین می‌آید و با عصبانیت میگوید که :« تو چطور بچه ای هستی که بابات اون مغازه را فروخته و پولش را برایتان آورده بود و خوشحال بود‌ و تو اونو خراب کردی……. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۴ سریال ضربان قلب

همان روز حنابندان، چندین ساعت قبل از اجرای مراسم اتفاقاتی میافتد. و حوادث آن روز لابلای زمان تا شب مرور میشود‌…….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۳ سریال ضربان قلب

آلپ و اسما حاضر میشوند که به کافه بروند تا با پدرش آقای نجاتی صحبت کنند.صمد هم با عنوان پدر آلپ آنجا برود……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۲ سریال ضربان قلب

ایلول سعی میکند مرد را بیدار نگهدارد تا آمبولانس برسد.علی به خانه برمی‌گردد و میبیند که ایلول نیست.امبولانس با ایلول به بیمارستان میرسند‌…….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۱ سریال ترکی ضربان قلب

مردم و کودکان در پارک هستند. ایلول ساک را برداشته و بسرعت پایین میاید و میدود تا بتواند ساک را در آب دریاچه بیندازد‌،که روی پل ماجد دست او را میگیرد و میگوید:«همه چیز تقصیر تو بود.»……. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۰ سریال ترکی ضربان قلب

آغوز ایپک را به اتاقی میاورد که استراحت کند.ایپک میگوید خاطره آن جعبه و گودال را نمی توانم فراموش کنم…….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۹ سریال ترکی ضربان قلب

نازلی پیش سینان رفته و میگوید میخواهم دوباره به پزشکی برگردم . سینان میپرسد چرا بیمارستان ما را انتخاب کردید؟…….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۸ سریال ترکی ضربان قلب

اسما از آلپ عصبانی شده، چون فکر میکند که او را به بهانه سورپرایز آنجا آورده تا برنامه دیگران را تماشا کند، و هرچه آلپ میخواهد توضیح بدهد او گوش نمی کند……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۷ سریال ترکی ضربان قلب

در پارکینک کنار ماشین آغوز ایپک ایستاده است. آغوز از کنارش رد میشود و به او محل نمیگذارد.و به او میگوید که خیلی کارها باید بکنی و منت منو بکشی من از تو بزرگترم ………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۶ سریال ضربان قلب

صبح ایپک میبیند ایلول به سرو وضعش رسیده و ارایش کرده است.او سر به سرش میگذارد و میگوید تو به علی حسادت میکنی؟……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۵ سریال ترکی ضربان قلب

ایلول میپرسد که چه شده. ودات میگوید که ایپک هنوز پیدا نشده است.ایلول میخواهد با نسرین حرف بزند. ودات میگوید او همه چیز را به پلیس گفته است……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۴ سریال ضربان قلب

همه در اتاق آلپ هستند که میخواهد به عمل برود .علی قول میدهد که تومور را برمیدارد و همه چیز خوب میشود…….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۳ سریال ضربان قلب

اسما و فلیز موهای آلپ را کوتاه میکنند تا برای عمل آماده شود.اسما به صمد میگوید اخرین خواسته اش این است که برای مادرش ماشین قرمز بخرد…….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۲ سریال ترکی ضربان قلب

ایلول میپرسد که چه شده. ودات میگوید که ایپک هنوز پیدا نشده است.ایلول میخواهد با نسرین حرف بزند. ودات میگوید او همه چیز را به پلیس گفته است……. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۱ سریال ترکی ضربان قلب

نسرین پنهانی از بیمارستان خارج می شود و با تاکسی می رود.سینان و سلیمان مشغول صحبت هستند……. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴۰ سریال ترکی ضربان قلب

ابراهیم و سما در ماشین وانت هستند و دست و پا و دهان ایپک را بسته اند و در یک جعبه بزرگ گذاشته اند…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۹ سریال ترکی ضربان قلب

صمد می آید و به علی می‌گوید که فشار یاگیز افتاده. علی می‌گوید که به خاطر زخمهایش وارد شوک می شود…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۸ سریال ترکی ضربان قلب

آغوز ایلول را میبیند و بخاطر رییس شدنش تبریک میگوید‌.ایلول میگوید :« من قبولش نمی کنم.»….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۷ سریال ضربان قلب

ایلول به عکس سینان نگاه میکند و میگوید :« تو بهم دروغ گفتی.الان میگی اگر مقصرم، بیا بیمارستان به این بزرگی رو بگیر و ببخش …………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۶ سریال ترکی ضربان قلب

مامور عملیات به علی میگوید که نمی خواهد درگیری پیش بیاید. علی نگران وضعیت ایلول است که با آن حال داخل است‌ …………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۵ سریال ضربان قلب

علی پیش ایلول می‌رسد و سعی میکند او را به هوش بیاورد‌.ایلول نمی داند چطور شده و به علی میگوید کمی پیش دیدم با هم ازدواج میکنیم…………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۴ سریال ضربان قلب

آغوز در اتاق عمل از ایلول میپرسد که سرت در تصادف ضربه خورده؟ او می‌گوید: ضربه کوچکی بود و مهم نیست. آغوز میگوید …………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۳ سریال ترکی ضربان قلب

علی و سلیم به یک ساختمان نیمه کاری ای رفته اند که کارگران در آنجا کار می‌کنند. سلیم می‌گوید: بعد از گفتن آن حرفها به بابات فکر کردم بهتره اینجا رو ببینی…………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۲ سریال ترکی ضربان قلب

علی و ایلول در جاده هستند. ایلول عکس ضیا را نگاه میکند و میگوید: کجا میرویم؟ علی میگوید:مارماریس.جایی که همه چیز از اونجا شروع شد…………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۱ سریال ضربان قلب

آلپ برای هاکان غذا می برد. هاکان میگوید من امشب می روم، و از آلپ خواهش میکند که نامه ای را برای ایلول ببرد اما بعد از رفتن او بخواند………… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳۰ سریال ضربان قلب

ضیا را به اورژانس میبرند و اقدامات درمانی را انجام می‌دهند. علی حرفهای آخرش با ضیا یادش میاید و فکر میکند که کاش قلبش را نشکسته بود……….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۹ سریال ترکی ضربان قلب

داخل چادر بزرگی پرستارها بیماران را تمیز و‌ معاینه میکنند.اسرا هم انجاست.پسر جوانی میگوید: من باید اوزگه را ببینم……….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۸ سریال ترکی ضربان قلب

فرمانده عملیات دستگیری هاکان به بیمارستان می‌رود و عکس بزرگ بهار را انجا میبیند .علی جلو میاید و با هم دست میدهند ……….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۷ سریال ترکی ضربان قلب

ایلول به اتاق عمل میرود و به سلیم می‌گوید که باید عمل را متوقف کنی و دمت همه چی را به من گفته و تو توی دردسر میفتی………… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۶ سریال ترکی ضربان قلب

سینان پیش سلیمان می‌رود و میگوید پسر قاتل را کنارشان نگه داشته و پایین در حال نمایش دادن هستند.سینان میگوید………… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۵ سریال ترکی ضربان قلب

در مراسم بهار علی متوجه سردی رابطه بین پدرش و سلیمان می شود و در این مورد از ضیاء سوال میکند. ضیاء میگوید‌:………… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۴ سریال ضربان قلب

سلیم پیش رییس عملیات رفته و از او درباره مهاجم سوال میکند. او توضیحاتی میدهد و میگوید: خیلی عجیبه که یک نفر شب قبل ماشینش رو بدزده و فرداش برای معاینه پیش اون بره………… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳ سریال ترکی ضربان قلب

فاتح خودش را به بهار میرساند. همه دورش جمع شده اند. تیراندازی قطع میشود.علی به اپ می‌گوید: نجاتت میدیم………… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲ سریال ترکی ضربان قلب

نسرین در تلویزیون مصاحبه مرد شاکی از ایلول را میبیند و به ودات میگوید کسی را که ایلول عمل کرده دستش ناقص شده و او از ایلول شکایت کرده است………… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱ سریال ترکی ضربان قلب

آنها ناگهان متوجه می شوند که یک دزد سوار ماشین ایلول شده و در حال حرکت است . آنها به سمت ماشین می دوند ولی نمی‌توانند جلوی دزد را بگیرند ……….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰ سریال ضربان قلب

بهار پیش نامادری آغوز می رود و در مورد اینکه آیا کتک خورده است سوال میکند . آن زن انکار میکند اما بهار از او میخواهد حقیقت را بگوید………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹ سریال ترکی ضربان قلب

روبروی بیمارستان خبر نگاری با مردی مصاحبه میکند و مردم جمع شدند. آن مرد ادعا میکند که ایلول اردم بدون رضایت او، سرش را با مته سوراخ کرده و ……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۸ سریال ضربان قلب

علی و ایلول روی چمن ها دراز کشیده اند و خوشحالند..علی دستش را روی چمن دراز میکند تا ایلول بتواند سرش را روی دستش بگذارد ……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷ سریال ضربان قلب

اسما در کافه مشغول کار است که پیرزنی داخل آمده و سفارش شکلات داغ میدهد و به اسما میگوید: من با نوه ام قرار بود به دکتر بریم ولی اون گم شده و من راه رو گم کردم……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶ سریال ترکی ضربان قلب

اسما به ایلول زنگ می زند و او جواب نمی‌دهد آلپ وارد کافه شده و سفارش غذا میدهد و ضمن صحبت میگوید: مادرم منو دم کلانتری رها کرده و رفته و هیچوقت مادر نداشتم……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵ سریال ضربان قلب

ایلول با وحشت از ماشین پیاده می شود و بالای سر محمد می رود و میبیند که از دهان او خون می آید. راننده ماشین به آمبولانس خبر میدهد ……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴ سریال ضربان قلب

مادر الیف و مته بالای سر پسرش می رود و دشت او را میگیرد. او سپس میگوید که از عمل پشیمان شده. ایلول دوباره با او صحبت میکند تا او را راضی کند و ……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳ سریال ترکی ضربان قلب

سردار به ایلول میگوید: اون برگه ها رو من عوض کردم ولی کسای دیگه هم دست اندر کار بودن. ایلول تعجب میکند. سردار میخواهد حرفش را ادامه بدهد اما ……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۲ سریال ضربان قلب

ایلول از اتاق عمل بیرون آمده و به علی خبر میدهد که عمل با موفقیت انجام شده است و علی خوشحال می شود
……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۱ سریال ترکی ضربان قلب

چند لحظه بعد ایلول به خودش می آید و از علی میخواهد که دیگر این کار را تکرار نکند، اما دلیلی نیز به این حرفش ندارد ……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۰ سریال ضربان قلب

دکتر ضیاء از گروه کره ای بخاطر بازدیدشان از بیمارستان تشکر میکند. او به سلیمان میگوید که آنها برای پروژه پیوند عضو سرمایه گذاری میکنند و پروژه آنها را قبول نکرده اند‌………. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۹ سریال ترکی ضربان قلب

مردی که دنبال زن حامله میگشت در بیمارستان پنهان می شود. همراه اتاق جهان او را می بیند و تصور میکند که بخاطر جهان آمده است تا او را بکشد……… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۸ سریال ترکی ضربان قلب

علی با دیدن صحنه اتاق جهان، یاد کودکی اش می افتد که افراد خانواده اش را از دست داده بود و میترسد که ایلول را نیز از دست بدهد…….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۷ سریال ترکی ضربان قلب

در بیمارستان ضیا با دیدن سینان میگوید که کار اخراج ایلول درست نیست زیرا او دکتر ماهری است و بیمار را نجات داده است. سلیمان نیز از سینان انتقاد میکند……. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۶ سریال ترکی ضربان قلب

علی به ایلول میگوید: تونستم دردم رو بهت بگم که متاهل نیستم، و این برات فرقی نداره؟ ایلول میگوید: بخاطر این برگشتی ؟ علی میگوید …… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵ سریال ترکی ضربان قلب

دکتر آغوز بهار را توبیخ میکند و بهار به خاطر حسادت به ایلول، ماجرای آتش سوزی در دوره دبیرستان را برای او تعریف کرده و می‌گوید که ایلول قصد کشتن او را داشته است…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۴ سریال ضربان قلب

بهار نزدیک ایلول می شود و میگوید: اون موقع نقش شاگرد کافی نبود و حالا میخوای نقش دکتر رو براش بازی کنی ؟ این همه سال بیخودی زحمت کشیدی و منتظر موندی چون اون ازدواج کرده …… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۳ سریال ترکی ضربان قلب

روز بعد ، علی و ایلول با دوچرخه هایشان به مدرسه میروند…. شاگردان که از بالای پله ها آنها را نگاه میکنند، شروع به حرف زدن و غیبت میکنند که حتما چیری بین آنها هست…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲ سریال ترکی ضربان قلب

ایلول به مدرسه می رود تا آقای مدیر او را سر کلاس ببرد و مدیر او را پیش استاد علی میبرد.استاد علی میگوید من این دانش آموز را نمی خواهم و کلاسهام پر هستن …… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱ سریال ضربان قلب

شب امبولانسی آژیر کنان جلوی بیمارستان میرسد.دختری پشت پرده درحالیکه لباسش را عوض کرده و روپوش میپوشد، باخود میگوید که …… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید